سرآغاز
«ما تنها آرمان انقلاب و سوسياليسم را - که برای تحقق پيروزمندانهء آن بايد با استفاده از تجارب خونين گذشته راه ها و ابزارها و سلاح های متکامل تری را در اختيار داشت - در نظر داريم. ما به نقد گذشته - نه نفی مطلق و ايدآليستی آن - معتقديم» (از مقدمهء کتاب «از آرمانی که می جوشد» سپتامبر ۸۵).
«... ديگر نمی توان حيات بی دغدغه ای برای چپ تصور کرد. آيا می توان بدون آنکه هر جريان و هرکس در خويشتنِ خويش نگريسته و سهم انحراف خود را که به جريان عظيم بحران می ريزد بکاود، آينده ای تصور نمود؟ چگونه می توان بار ديگر بدون نقدِ ريشه ای آنچه گذشت، آنچه مدتها ست می گذرد و در اشکال گوناگون، سازمان ها و جريانات را در بر گرفته و با هزاران بند در رگ و پوست اين مجموعه جريان داشت و دارد، و در هر برخورد خاصی مسير انديشه و عمل آن را به خود آلوده می سازد، به تکرار دوباره و بازتوليد آنچه رفت پرداخت؟ چگونه می توان از کارگران و زحمتکشانی که جان و مال و زندگی شان را به پای آرمان سوسياليسم ريختند خواست که فراموش کنند و بپذيرند که اصلاً هيچ اتفاقی نيفتاده است و دنيا همان است که بود.
«اين است آن شرايطی که می بايد به عکس خويش منجر شود. اين است آن پتانسيل خفته ای که از عمق شکست، انقلاب را صلا می دهد: انقلاب البته برای دنيای نوين، دنيای سوسياليسم. اما ابتدا برای درک آن، درک مبارزه مان، برای آنکه گام های ما رو به آن دنيای نوين باشد، پذيرش بحران لازم است. پذيرش بحران به مفهوم تاريخی و بين المللی آن و جمع بست آنچه بر ما رفت و آنچه بر ديگران رفت و تعريف راهی که بايد به سوی سوسياليسم پيمود» (انديشه و پيکار شماره ۱، اکتبر ۸۷، ص ۶).
«اميدواريم اين گام ضروری آغازی باشد برای تقويت و بسط کارگاه بين المللی انديشه در راه آزادی-برابری، در راه کمونيسم» (از مقدمهء جلد اول از کتاب «کنگرهء بين المللی مارکس» ۱۹۹۶).
«چپ ايران با همهء تنوع خويش که خواستار آزادی از ستم سرمايه بوده نزديک به يک قرن است که با انديشه های سوسياليستی کما بيش آشنا ست و در راه فهم و ترويج و تبليغ و تطبيق آن تلاش ها کرده ... شايد وقت آن رسيده باشد که اين جريان که ظاهراً در روند حوادث تأثيرش را محدود انگاشته اند خود را به مثابهء يک جريان ريشه دار اجتماعی و فکری يعنی به مثابهء يک سنت بنگرد. جويبارهای سوسياليستی ايران که می توانند با توجه به سرچشمهء تاريخی، خويش را مزدکيان و قرمطيان امروز بنامند، بايد شايستگی آن را در خود بيابند که کثرت گرايی نظری را تجربه کرده سنتی پر قوام و ريشه دار را در عرصهء مارکسيسم پی ريزند» (از مقدمهء جلد دوم از کتاب «کنگرهء بين المللی مارکس» ۱۹۹۸، ص ۶).
باز شدن صفحهء ويژهء انديشه و پيکار روی اينترنت وسيله ای ست که شايد بتواند ما را با همنظران احتمالی مان در هرجا که باشند، به ويژه در ايران، در ارتباط قرار دهد. اين دست ما ست که برای ارائهء پيشنهاد و نظرخواهی و همکاری به سوی کسانی با سوابق مبارزاتی گوناگون دراز شده است، کسانی که حاضر به تسليم در برابر مناسبات ويرانگر جهان سرمايه داری نيستند و نقد و آموزش از تجربهء ۱۵۰ سالهء کمونيسم را در عرصهء نظری و عملی وجههء همت خود قرار داده اند. گنجينهء غنی مبارزات و دستآوردهای جنبش کارگری، سوسياليستی و کمونيستی و کلاً گنجينهء تلاش های عظيم جوامع بشری در راه رهايی از ستم ها و استقرار مناسباتی عادلانه تر مورد احترام ما ست و می تواند - و به نظر ما لازم است - فروتنانه مورد آموزش و سرمشق قرار گيرد، چنانکه هيچيک از دستآوردها و شخصيت ها جنبهء تقدس ندارند و همه را می توان و در صورت لزوم بايد به نقد کشيد.