برگی از تاریخ:
"اعدام انقلابی" مستشاران آمریکایی در ایران
تراب حق شناس
"کسی که بخواهد از یک موضع ارتجاعی دفاع کند چاره ای ندارد
جز آنکه بر موضعی ارتجاعی تر تکیه کند" محمد حنیف نژاد
نام سازمان مجاهدین به رهبری مریم و مسعود رجوی به عنوان یک سازمان تروریستی از لیست وزارت خارجه آمریکا حذف شد. به نظر ما بودن یا نبودن در این لیست در عالم سیاست هیچ ربطی با آنچه چهل سال پیش در ایران رخ داده ندارد. وقتی دو طرف سیاسی (در اینجا آمریکا – سازمان مجاهدین) با یکدیگر رابطه برقرار می کنند آنچه مهم است وضعیت واقعی کنونی و وضعیت احتمالی آینده طرف مقابل است. آمریکا خود بزرگترین تروریست دنیاست و هیچ مشروعیتی برای گنجاندن این یا آن در "لیست تروریستی" دلبخواه ندارد. دیروز که این سازمان را وارد لیست شان کردند اساسا چراغ سبزی به رژیم ایران بود و حالا که آن را از لیست برمی دارند یک دهن کجی به ایران است و ابراز اعتمادی به این سازمان، و در هرحال یک مانور یا بازی سیاسی. چند سال پیش که نام سازمان مجاهدین به رهبری مریم و مسعود رجوی در لیست ترور قرار گرفت تنها یکی از دلایل آن را کشتن چند آمریکایی در ایران در دهه ۱۳۵۰ اعلام کردند، اما برای خارج شدن از لیست، نیازی به انکار آن حوادث نبوده و نیست. فراوان بوده اند نیروها و شخصیت های سیاسی که زمانی تروریست معرفی می شدند ولی وقتی توازن قوا تغییر کرد و چشم انداز همکاری بین دو طرف پدید آمد، دیگر از تروریست بودن سخنی به میان نمی آید. این سازمان طی سی سال گذشته نیرویی بوده و هست که در نزاع با جمهوری اسلامی کسی نمی تواند وجود آن را انکار کند. آن ها می توانند نظر و سیاست خود را تغییر دهند اما حق ندارند گذشته را انکار کنند. اینکه در سال های اخیر تصمیم گرفته اند سرنوشت خود را به سیاست آمریکا ببندند، باید در برابر مردم و تاریخ پاسخگو باشند.
باری، "اعدام انقلابی" مستشاران آمریکایی را به حساب دوره مذهبی یا مارکسیستی مجاهدین گذاشتن به کلی انحرافی و خاک پاشیدن در چشم تاریخ است. هیچ نیروی سیاسی حق ندارد موضع گیری های امروز خود را عطف بما سبق کند و واقعیات تاریخی را به مزاج روز منکر شود. سازمان مجاهدین از اوایل دهه ۱۳۴۰ که شکل گرفت ریشه در ضدیت و مبارزه با امپریالیسم آمریکا و رژیم شاه که دست نشانده آن بود داشت. این سازمان امپریالیسم آمریکا را مانع راه تکامل بشریت می دانست و معتقد بود که بین امپریالیسم و خلق های تحت ستم تنها رابطه ای که وجود دارد یا نبرد است یا تسلیم. خصلت اساسی سازمان مجاهدین مواضع ضد امپریالیستی آن بود وگرنه عاری از هر خصلت مترقی و دمکراتیک می شد. در بیانیه اعلام موجودیت سازمان مجاهدین در ۲۰ بهمن ۱۳۵۰ چنین آمده بود: "اولا در شرایط کنونی تضاد اصلی و آشتی ناپذیر جامعه ما را تضاد بین توده های خلق از یک طرف و امپریالیسم جهانی به سرکردگی آمریکا و رژیم دست نشانده شاه از طرف دیگر تشکیل می دهد. ثانیا به خاطر پیروزی در مبارزه ضد امپریالیستی بسیج همه رنجبران و ستمدیدگان خلق امری ضروری و اجتناب ناپذیر است". سازمان مجاهدین در تاریخ افتخار آمیز خود تا زمان قیام ۱۳۵۷ چه در دوره مذهبی و چه از ۱۳۵۴به بعد، قهر انقلابی علیه امپریالیسم و همدستان آن را فراموش نکرد و در این باره هیچ فرقی بین مذهبی و مارکسیستی وجود نداشت. اینکه در هر دوره ای چه شیوه ای در این مبارزه به کار رفته محصول شرایط تاریخی خود و شایسته نقد مناسب خویش است. طبق گفته حنیف نژاد، توجیه رابطه ی طبعا نابرابر با امپریالیسم آمریکا - که موضعی ارتجاعی ست- جز با تکیه بر موضعی ارتجاعی تر یعنی انکار موضع انقلابی گذشته این سازمان امکانپذیر نیست.
اینک بدون هیچ شرحی و صرفا برای کسانی که می خواهند بدانند، برخی اسناد مربوط به اقدامات انقلابی سازمان مجاهدین را از آرشیو سازمان پیکار در یک پرونده منتشر می کنیم.