چاپ
دسته: جنبش‌های اجتماعی

۲۹ نوامبر ۲۰۰۶
يادداشت مترجم:
پيش از اين، در اواخر سال گذشته، زمانى كه جنبش توده اى در مكزيك يكى از مراحل اوج خود را مى گذراند در شهر اواخاكا شورش مردمى باعث پديد آمدن تجربه اى از دموكراسى توده اى شد.
اخيراَ به متنى كوتاه برخورديم به زبان فرانسه نوشتهء رائول ونه‌گم كه از جنبش انقلابى و مردمى زاپاتيست ها و ديگر تجارب ضد سرمايه دارى در مكزيك جانبدارى مى كند. ما در زير ترجمهء فارسى آن را براى اطلاع علاقمندان به جنبش هاى اجتماعى و مردمى و انتقال تجاربى كه در مبارزه با سرمايه دارى جريان داشته و دارد مى آوريم.
اضافه كنيم كه رائول ونه‌گم Raoul Vaneigem فيلسوف بلژيكى نويسندهء قريب ۲۵ كتاب است كه يكى از آنها تحت عنوان «بين الملل نوع بشر»، اخيراَ به ترجمهء بهروز صفدرى در اروپا به فارسى منتشر شده است (بدون نشانى ناشر) [براى تهيه اين كتاب با اين سايت تماس بگيريد:
http://www.lekti-ecriture.com/editeurs/-L-or-des-fous-.html] .
رائول ونه‌گم دوست وهمرزم سيتواسيونيست معروف فرانسوى گى دوبور بوده كه كتاب «جامعهء نمايش» وى La Société du Spectacle' باز به قلم مترجم ياد شده در تهران انتشار يافته است (نشر آگه ۱۳۸۲). براى اطلاع از افكار و ايده هاى اين نحلهء فلسفى و هنرى مبارز رجوع شود از جمله به كتاب «جامعهء نمايش» و نيز آدرس اينترنتى زير:
http://en.wikipedia.org/wiki/Situationist_International
يادآورى:
متن زير ويرايش متنى ست كه ما پيش از اين روى سايت گذاشته ايم. دوستى گرامى لطف كرده و با احساس مسؤوليت قابل تقديرى متن ترجمهء ما را ويراستارى كرده است. ما با سپاس، نخست متن پيشين را همراه با ملاحظات پيشنهادى وى (داخل كروشه) مى آوريم و سپس متن ويراسته را. اى كاش كارهاى ديگر ما را نيز دوستانى صاحب نظر نقد و اصلاح مى كردند و بر غناى كار اندك ما مى‌افزودند. راهنماى ما در اين امر، گفتهء مولوى ست كه:
«هر كه نقص خويش را ديد و شناخت
اندر استكمال خود دو اسبه تاخت.» (مثنوى، دفتر اول)
انديشه و پيكار
* * * * * * * * * * * * * *

زنده باد اواخاكا
رائول ونه‌گم

امروز در دنياىى كه بزدلى، تسليم و بردگىِ داوطلبانه بر آن مسلط است، شهرى و منطقه اى وجود دارد كه مصمم است دربرابر يك دولت محلى و جهانى كه چيزى جز فساد و سود‌اندوزى نمى شناسد مقاومت كند.
چندين ماه است كه اهالى اواخاكا دربرابر فرامين دستگاه حاكمهء فاسدى سر فرود نمى آورند كه در كشتار مخالفان سياست سراپا حيف و ميلش [اختلاس اش] هيچ ترديدى به خود راه نمى دهد. جنبش، پيگيرانه گسترش يافته است و يك شوراى خلقى از آن پديد آمده كه هرچند بازهم [هنوز] در نتيجهء سياست ديرين [كهنه ى] قوم و خويش [بده بستان] بازى در معرض تفرقه قرار گرفته، اما بيش از پيش به سوى سرپيچى از هر قدرت و در جهت اين اولويت به پيش مى رود كه معيشت روزانهء كودكان، زنان و مردان را بهبود بخشد.
من كسانى را كه صاحب چيزى نيستند جز ارادهء زندگى، همه را از مرد و زن، به تظاهرات [ابرازِ وجود] در حمايت از اواخاكا فرا مى‌خوانم، زيرا امروز تنها انديشه اى كه بر چكمهء فرمانروايان بازار جهانى بوسه نمى زند [چكمه ليسِ گردانندگانِ بازارِ سياره اى نيست]از اينجا پديد مى آيد.
من همهء آنان را فرا مى‌خوانم تا با استفاده از كليهء وسائل ابتكارى‌شان از كمون آزاد اواخاكا دفاع كنند بدين منظور كه در شوراى خلقى اهالى شهر دموكراسى مستقيم و اجراى خودگردانى بتواند شكوفا شود. اين دموكراسى و خودگردانى هم اكنون توسط باريكادها، اهالى شهرها و مجامع دهقانان بومى در حال تحكيم است. [ تا در مجلسِ مردمى اش دموكراسىِ مستقيم و اجراى خودگردانى اى كه توسطِ سنگرگرفته گان، جمعيتِ شهرى و جماعت هاى بومىِ دهقانى در حال تحكيم است، توسعه يايد.]
من همهء نيروهاى زنده و فعال را هشدار مى دهم كه به تدريج بيدار شوند تا[ من آنان را به هشيارساختنِ همه ى نيروهاى زنده اى فرامى خوانم كه اندك اندك بيدار مى شوند تا] ميليون ها موجود انسانى را از كابوسى برهانند كه تمام‌خواهى اقتصادى بر آنان تحميل مى كند. بايد مانع از آن شد كه اوليسس رويز، فرماندار ايالت و آدمكشانش كه مورد حمايت رئيس جمهور جديد مكزيك فيليپ كالدون هستند، تجربهء خودگردانى [خودمختارى] منطقه اى - شهرى و روستاىى [دهقانى] - را لگدمال كنند، تجربه اى كه در راستاى تجربهء كمون پاريس و جمعيت هاى اندلس، آراگون و كاتالان سال هاى ۳۸-۱۹۳۶ (اسپانيا) شكل گرفته است.
آنچه در اواخاكا مى گذرد اميدى ست براى همهء كسانى كه در زير يوغ سرمايهء مالى كه زندگى و محيط زيست را به كالا تقليل مى دهد از دست يافتن به يك زندگى شايسته نوميد شده اند. [به زندگى اى شايسته ى اين نام اميد بُريده اند]
به ياد بياوريم! اين وجدان بيدار شده و به خود آمدهء جهانى ست [بود]كه جنبش [هنوز شكننده ى] زاپاتيستى را كه هنوز شكننده است [حذف شود]يارى داد تا از سركوب دولت مكزيك و ارتش او در ژانويه ۱۹۹۴ و فوريه ۱۹۹۵ جان سالم به در برد.
آنچه [را] زاپاتيست ها [موفق شده اند] به سود جمعيت هاى دهقانان بومى چياپاس تحقق بخشيده اند [تحقق بخشند]هم‌اكنون اهالى اواخاكا تلاش مى كنند در شهرها پياده كنند. داو عظيمى پيشِ روى ما‌ست. كارى كنيم كه بخت استقرار كمون اواخاكا تقويت شود زيرا اين بخت ما نيز هست، بخت رهاىى وجودى و رهاىى [حذف ]اجتماعى [اى] كه ما شديداَ [حذف]بدان دلبسته ايم.
با اختيار و استقلال فردى خود: [در خودمختارىِ كاملِ فردى]
رائول ونه‌گم ۲۸ نوامبر ۲۰۰۶.
(ترجمه براى انديشه و پيكار)

* * * * * * * * * * * * * *

و حالا پس از ويراستارى:

زنده باد اواخاكا

رائول ونه‌گم

امروز در دنياىى كه بزدلى، تسليم و بردگىِ داوطلبانه بر آن مسلط است، شهرى و منطقه اى وجود دارد كه مصمم است دربرابر يك دولت محلى و جهانى كه چيزى جز فساد و سود‌اندوزى نمى شناسد مقاومت كند.
چندين ماه است كه اهالى اواخاكا دربرابر فرامين دستگاه حاكمهء فاسدى سر فرود نمى آورند كه در كشتار مخالفان سياست سراپا اختلاس اش هيچ ترديدى به خود راه نمى دهد. جنبش، پيگيرانه گسترش يافته است و يك شوراى خلقى از آن پديد آمده كه هرچند هنوز در نتيجهء سياست كهنه ى بده بستان بازى در معرض تفرقه قرار گرفته، اما بيش از پيش به سوى سرپيچى از هر قدرت و در جهت اين اولويت به پيش مى رود كه معيشت روزانهء كودكان، زنان و مردان را بهبود بخشد.
من كسانى را كه صاحب چيزى نيستند جز ارادهء زندگى، همه را از مرد و زن، به ابرازِ وجود در حمايت از اواخاكا فرا مى‌خوانم، زيرا امروز تنها انديشه اى كه چكمه ليسِ گردانندگانِ بازارِ سياره اى نيست از اينجا پديد مى آيد.
من همهء آنان را فرا مى‌خوانم تا با استفاده از كليهء وسائل ابتكارى‌شان از كمون آزاد اواخاكا دفاع كنند تا در مجلسِ مردمى اش دموكراسىِ مستقيم و اجراى خودگردانى اى كه توسطِ سنگرگرفته گان، جمعيتِ شهرى و جماعت هاى بومىِ دهقانى در حال تحكيم است، توسعه يايد.
من آنان را به هشيارساختنِ همه ى نيروهاى زنده اى فرامى خوانم كه اندك اندك بيدار مى شوند تا ميليون ها موجود انسانى را از كابوسى برهانند كه تمام‌خواهى اقتصادى بر آنان تحميل مى كند. بايد مانع از آن شد كه اوليسس رويز، فرماندار ايالت و آدمكشانش كه مورد حمايت رئيس جمهور جديد مكزيك فيليپ كالدون هستند، تجربهء خودمختارى منطقه اى - شهرى و دهقانى - را لگدمال كنند، تجربه اى كه در راستاى تجربهء كمون پاريس و جمعيت هاى اندلس، آراگون و كاتالان سال هاى ۳۸-۱۹۳۶ (اسپانيا) شكل گرفته است.
آنچه در اواخاكا مى گذرد اميدى ست براى همهء كسانى كه در زير يوغ سرمايهء مالى كه زندگى و محيط زيست را به كالا تقليل مى دهد از دست يافتن به زندگى اى شايسته ى اين نام اميد بُريده اند.
به ياد بياوريم! اين وجدان بيدار شده و به خود آمدهء جهانى بود كه جنبش هنوز شكننده ى زاپاتيستى را يارى داد تا از سركوب دولت مكزيك و ارتش او در ژانويه ۱۹۹۴ و فوريه ۱۹۹۵ جان سالم به در برد.
آنچه را زاپاتيست ها موفق شده اند به سود جمعيت هاى دهقانان بومى چياپاس تحقق بخشند هم‌اكنون اهالى اواخاكا تلاش مى كنند در شهرها پياده كنند. داو عظيمى پيشِ روى ما‌ست. كارى كنيم كه بخت استقرار كمون اواخاكا تقويت شود زيرا اين بخت ما نيز هست، بخت رهاىى وجودى و اجتماعى اى كه ما بدان دلبسته ايم.
در خودمختارىِ كاملِ فردى
رائول ونه‌گم ۲۸ نوامبر ۲۰۰۶.