بر اساس گزارشی که از سوی مرکز آمار ایران منتشر شده ، متوسط هزینه ی زندگی در استان تهران در هر ماه یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان است.
یعنی یک خانوار تهرانی اگر به طور متوسط بین ۲۱ تا ۲۲ میلیون درآمد داشته باشد و هیچ اتفاق ویژه ای رخ ندهد ، در پایان سال ۴۰۰ هزار تومان مازاد خواهد داشت. تصور کنید که وضعیت در طبقه ی کارگر به چه شکل است؟! پایه ی دستمزد کارگران در سال جاری کمی بیش از هفتصد هزار تومان است و بنابر همین آمار رسمی آنها نه تنها همان چند ورق هزاری را نیز بعنوان مازاد نخواهند داشت بلکه در هر ما چند صد هزاری هم کسری دارند.
در همین وضعیت اما گزارشهای متعددی از ورود خودروهای میلیاردی، و خرید و فروش خانه های چند ده میلیاردی نیز منتشر میشود. مثلا همین امروز مصاحبه ای را از یک نوجوان مایه دار می خواندم که این عزیز دردانه ی خانواده گفته بود ماهیانه چهل میلیون تومان پول توجیبی و آنهم فقط برای خریدهای روزمره دریافت میکند. یعنی وقتی ماشین بخواهد مبلغ ماشین جداگانه پرداخت میشود. تصور کنید عضو کوچک یک خانواده در سال چند ده برابر یک خانواده ی جنوب شهری که حتا فرزندان چهار ساله شان باید در خیابان بیگاری کنند پول خرج میکند. (دقت کنید " پول خرج میکند " نه اینکه درآمد داشته باشد چون حساب درآمد قاعدتا رقمی است نجومی. )
اما عجیب آنکه به محض مقایسه ی این قبیل تضاد طبقاتی مخوف و آشکار ، عده ای اولترا صلح طلب پیدا میشوند که شما را به بازتولید خشونت و نفرت نسبت به ثروتمندان متهم می کنند. پرسش من این است که چطور می توان خشمگین نشد و آرزوی ویران شدن کاخهای کسانی که از خون تهیدستان خشت ساخته اند را در سر نپروراند. چطور میشود با این طبقه ی مشخصا دزد و جنایتکار دشمنی نورزید؟ دشمنی که به جای تانک و نفربر ، هر روزه با لامبورگینی و بنز روکش طلایی از کنار ما عبور میکند و با هر بوقی که میزند نشانه ای از فتح شهر به جای میگذارد. "دوردور کردن" آن بالا نشین ها به یک جور گشت و کمتیه ی دفاع و ترویجِ ارزشهای بورژوایی تبدیل شده که جای کمیته های انقلاب را گرفته است. یک گشت ارشاد مال ماست تا به جای فریاد خشم طبقاتی ، دنبال سوراخکی برای "آزادی یواشکی" باشیم.
هزینه زندگی در تهران ماهیانه چقدر است؟
حداقل دستمزد سال ۹۴ کارگران
بچه پولداری که ۴۰ میلیون پول تو جیبی میگیرد!
برگرفته از فیس بوک محمد غزنویان