Peykar info
  • صفحه اول
  • فهرست مطالب
    • فلسطین
    • جنبش زاپاتیستی
    • افغانستان
    • جنبش‌های اجتماعی
    • از آرشیو برخی نیروهای دیگر
    • از پوران بازرگان و در باره او
    • یادبود تراب حق‌شناس
    • Articles in other languages
    • سایت‌های دیگر
  • مقالات
  • صفحه آزاد
  • کتاب‌ها
  • از ادبيات و هنر
  • آرشيو اسناد سازمان پیکار
  • آرشیو نشریه پيکار
  • تماس با ما
  • در باره اين سايت

جنبش‌های اجتماعی

فیلترها
لیست مطالب در مجموعه جنبش‌های اجتماعی
عنوان تاریخ ایجاد نویسنده
بيانيه "انجمن فرهنگيان آزاد" 19 شهریور 1386 نوشته شده توسط دياکو
گزارش تظاهرات در سيدنی 19 شهریور 1386 نوشته شده توسط کميته همبستگی
«گم شدن» ۱۹۰ هزار تفنگ در عراق! 11 مهر 1386 نوشته شده توسط Super User
زنده باد اواخاكا 11 مهر 1386 نوشته شده توسط رائول ونه‌گم
سالهاى سياه تروريسم دولتى در شيلى و... 11 مهر 1386 نوشته شده توسط جان دينگز
از حافظه و شورشگرى 11 مهر 1386 نوشته شده توسط كارلوس فاسيو
زندگى فلسطينى ها 20 مهر 1386 نوشته شده توسط نير حسون
مصاحبه با آدريان كرامپوتيچ 22 مهر 1386 نوشته شده توسط بهرام قديمى
مصاحبه با لوسيا گارسيا 22 مهر 1386 نوشته شده توسط بهرام قديمی
مطالبى خواندنى دربارهء عراق جهت اطلاع ـ ۱ 25 مهر 1386 نوشته شده توسط Super User

صفحه10 از13

  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • ...
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13

  • شما اینجا هستید:  
  • خانه
  • فهرست مطالب
  • جنبش‌های اجتماعی

 

یادداشت‌هایی از غزه

آرد.jpg  از زیاد مدوخ در غزه- ۲۹ مه ۲۰۲۵

 غزه، سرزمين مقاومت و شكوهِ مقاومت

جايی كه هر گل سرخ، پايداری را فرياد می‌زند

سروده‌ی زیاد مدوخ:

ستم‌ديده‌ام، اما برپا

تحت اشغالم، اما رها 

گرسنه‌ام، اما پُرحُجب‌و‌حیا 

ما ضعيف و زبون نيستيم 

این تهاجم است که استخوان‌های‌مان را درهم می‌شکند

بند و محاصره است که دل‌های‌مان را مدام می‌جَوَد

اما باز در عمق وجودمان

رويای آزادی کماکان پَر می‌کشد 

خون، بانگ فغان‌مان را غرق نمی‌کند

از آن بیش، آبياری‌اش می‌کند

غزه از درد، خون می‌گِريد

من اما از آنانم كه گل‌های سرخ می‌كارند

در باغ‌های موطن

از آنان كه درد را با اميد تاخت می‌زنند 

و با کلامیْ لبخند را بازمی‌گردانند

در قلب ويرانه‌ها 

زندگی خاموش نمی‌شود 

که دوباره زبانه می‌کشد.

 .. ولی انقلابهای پرولتری ... مدام از خود انتقاد می کنند، پی در پی حرکت خود را متوقف می سازند و به آنچه که انجام یافته به نظر می رسد باز می گردند تا بار دیگر آن را از سر بگیرند، خصلت نیم بند و جوانب ضعف و فقر تلاشهای اولیه خود را بی رحمانه به باد استهزا می گیرند، دشمن خود را گویی فقط برای آن بر زمین می کوبند که از زمین نیروی تازه بگیرد و بار دیگر غول آسا علیه آنها قد برافرازد... مارکس، هجدهم برومر

Back to Top