april17.jpg۱۷ آوریل ۲۰۱۷، در «روز زندانی فلسطینی»، مروان برغوثی اعتصاب غذایش را آغاز کرد. بیش از دوهزار زندانی فلسطینی در زندان های رژیم نژادپرست اسراییل دست به اعتصاب غذا زدند.
حتی اگر همبستگی ما مشکلی را برای آنان حل نکند، اما این حداقل کاری ست که می توان انجام داد.
انتشار دو متن زیر در همین راستاست.
اندیشه و پیکار


*  *  *  *  *  *
 

به مناسبت پانزدهمین سال اسارت مروان برغوتی و در آستانه اعتصاب غذای سراسری زندانیان فلسطینی در زندان‌های اسرائیل (۱)


پیام مروان برغوتی به مردم فلسطین

ترجمه مصطفی ناصر

به فرزندان خلق بزرگمان در هر جا که هستید...
به فرزندان امت عربی و اسلامی
به همه آزادگان و یاران مردم فلسطین در سرتاسر جهان...

امروز روی سخنم با شماست، از قعر سلولی کوچک و انفرادی، از میان هزاران اسیر و به نام آنان که قصد دارند نبردی را آغاز کنند برای دفاع از آزادی و شان انسان.

در غزه، زمانی فرا رسیده است که واژه‌ِی امید چیزی تجملی‌ستگرنیکا.jpg

واژه‌ی زندگی ثروت است

خوشبختی گنج است

و لبخند متعلق به گذشته‌های دور.

غم و اندوه واقعیت مطلق است

یک لیوان آب معجزه است

و یک دارو، سکه‌ای نادر

یک تکه نان مسرت‌بخش است

یک دقیقه برق مال‌و‌منال

یک ارتباط اینترنتی، حتی محدود،

بختی عظیم.

دو ساعت در روز خوابیدن زیر بمب‌ها

یک امتیاز است

کمی طعام به دست آوردن چالش است

از خانواده خود خبر گرفتن، شق‌القمر

به دوستان خبر سلامت دادن، یک تحقق

در این زمین سوخته پناهگاهی یافتن، رویایی تحقق‌ناپذیر است

در برابر توحش ایستادگی کردن، به عرش رسیدن استgaza-kids.jpg

و در میانه جهنم دوام آوردن، پیروزی‌ محض.

زمانی که مرگ روزمرگی شود،

به خاک سپردن، امری پیش‌پا‌افتاده،

نابودی وسیع یک منطقه زیبا، واقعیت

جنون وحشیانه، قانون

قتل‌عام مکرر، مرام

فاجعه انسانی، تقدیر

تنبیه دسته‌جمعی، اصل

بی‌عدالتی، نظام

بی‌مجازاتی، امری مشروع

حقوق بین‌الملل، دروغ و فریب

درد و رنج، روالی روزمره

اینجا تنها چیز بی‌ارزش، خونی‌ است که روز و شب در غزه روان است.

شعر از شاعر فلسطینی در غزه: زیاد مدوخ

ترجمه: حبیب ساعی

نیویورک تایمز، سه شنبه ۱۸ آوریل _برغوثی_در_زندان.jpg۲۰۱۷

زندان حادریم، اسرائیل: با گذشت ۱۵ سال در زندان اسرائیل، شاهد و قربانی نظام غیرقانونی دستگیری‌های خودکامه‌ی  فله‌ای و نیز شاهد بدرفتاری‌ها با زندانیان فلسطینی بودم. پس از تجربه ناکام همه راه‌های ممکن، تصمیم به اعتصاب غذا گرفتم، زیرا تنها راه برای مقاومت در برابر بدرفتاری‌ها بود.

boycott_of_israel_bds_1.gifآنچه که می‌خوانید ترجمه‌ی متنی است که از سوی گردانندگان کارزار «بایکوت، عدم سرمایه گذاری، و مجازات» علیه اسرائیل، برای معرفی این  کارزار، در وبسایت رسمی  ‌BDS  منتشر شده است.

(پراکسیس)

* * *

کارزار جهانیِ بایکوت، عدم سرمایه‌گذاری و تحریم علیه اسرائیل (تا زمانی که اسرائیل به قوانین جهانی و حقوق فلسطینیان تن دهد) از سوی جامعه‌ی مدنی فلسطین در سال ۲۰۰۵ راه اندازی شد و «توسط کمیته‌ی ملی فلسطینیِ BDS» (با نام مخفف BNC) اداره می‌شود. BDS یک استراتژی است که به مردم آگاه جهان امکان می‌دهد تا در مبارزات فلسطینیان برای عدالت نقش ایفا کنند.

۳۰ نوامبر ۲۰۱۶

beduin-palestine.jpgویدئوهایی که توسط گروه مهاجرین هیران تهیه شده است، بسیاری از  یهودیانِ سرخوش را نشان می‌دهد که آواز خواندن، موسیقی نواختن و  بذله گویی را دوست دارند و خوش می‌گذرانند. آنها به زودی، وقتی که به مکان دائمی‌شان در شمال شرقی "نَقَب" نقل مکان کنند، شادتر هم خواهند شد.
زمینی که دولت برای آنها تعیین کرده عاتیر- ام الحیران نامیده می‌شود که برای شصت سال محل سکونت اعضای قبیله بَدَوی القیعان بوده است.


علی هذه الأرض ما یستحق الحیاة

altبر این سرزمین چیزی هست که شایستۀ زیستن است


تردید اردیبهشت
عطر نان در بامداد
آراء زنی دربارۀ مردان
نوشته های اِسخیلوس*
آغاز عشق
گیاهی بر سنگی
مادرانی برپا ایستاده بر ریسمان آوای نی
و خوف مهاجمان از یادها.

شلومو ساند و تاریخ
مصاحبه با شلومو ساند، استاد تاریخ معاصر دانشگاه تل آویو
اومانیته ۲۲ ژانویه ۲۰۱۶

تازه‌ترین کتاب شما،غروب تاریخ نام‌دارد. این عنوان مایه ترس است. آیا  پایان تاریخ را تداعی می کند؟
ش س: من از حرفه حرف می‌زنم. در مورد حرفه‌ی مورخ، چیزی در حال دگرگونی‌است. این رشته در حال تغییر است. در طول قرن‌ها در همه تمدن‌ها، وظیفه‌ی تاریخ ارائه‌ی نمونه‌هائی به نخبگان سیاسی بود. تاریخ همیشه در کنار زورمندان تدوین می‌شد.

چرا باید پلیس در تشییع جنازه شیرین ابوعاقله حضور داشته باشد؟2502406734.webpshirin.webp

نویسنده: گیدئون لوی

[همان‌طور که می‌دانید در گیرودار مراسم تشییع جنازه خبرنگار شجاع فلسطینی، شیرین ابوعاقله جهانیان با ناباوری شاهد  وحشیگری بی‌حدوحصر پلیس اسرائیل بودند. این امر از مرز درگیری‌های رایج بر سر  قضیه فلسطین فراتر رفته و در خود جناح‌های اسرائیلی نیز تشنجاتی برانگیخت.

متنی که در زیر می‌خوانید عکس‌العمل گیدئون لوی نویسنده و روزنامه‌نگار اسرائیلی، به این رفتار پلیس و حاوی هشدار او به کل  جامعه اسرائیل در ارتباط با آزادی‌های "دمکراتیک" خود آنهاست. چیزی که باز به گفته خودش ده‌ها سال است فلسطینی‌ها با گوشت و پوست خود آن را در کل سرزمین فلسطین تاریخی احساس کرده و می‌کنند.]

این جمعه شب هیچ فرد اسرائیلی نباید راحت بخوابد زیرا پلیس ما چیزی از "سربازان توفان" [نیروهای ضربتی آلمان نازی] کم ندارد. فلسطینی‌ها مدت‌هاست که این موضوع را می‌دانند، اما اسرائیلی‌ها هم باید این را دریابند که پلیس اسرائیل دیگر هیچ حد و مرزی نمی‌شناسد.

چه پلیس‌ با یونیفورم آبی و چه پلیس مرزی با یونیفورم سبز به عمیق‌ترین و ثقیل‌ترین مفهوم کلمه به "سربازان توفان" تبدیل شده‌اند. برای توصیف آنها هیچ کلام دیگری وجود ندارد. هر شهروند کشوری که نیروی پلیس آن چنین است می‌بایست نه تنها نگران باشد بلکه از این موضوع وحشت کند. این امر مدت‌هاست که دیگر برای فلسطینی‌ها نگران کننده نیست. آنها به آن عادت کرده‌ و با خود زخم‌هایی از آن را حمل می‌کنند. حال اسرائیلی‌ها نیز باید مضطرب و دلواپس باشند.

هرکس که با چنین درجه‌ای از وحشیگری به مراسم تشییع جنازه یک قهرمان محبوب این سرزمین حمله کند، در شرایط دیگر نیز همین رفتار را خواهد داشت؛ چه دو روز پیش در مراسم تشییع جنازه یک فلسطینی باشد چه فردا در تظاهراتی در اسرائیل یا در مراکز رای‌گیری.

این درست است که آنچه باعث حمله نیروهای پلیس "سربازان توفان" به فلسطینی‌ها می‌شود، قدرت‌طلبی و نژادپرستی است و این احساس که عرب‌ها انسان نیستند. اما این سُر خوردن در این سراشیب لغزنده را نمی‌توان متوقف کرد. زمانی که هیچ حد و مانعی وجود نداشته باشد یا کسی نباشد که این حرکت را متوقف کند – که می‌دانیم چنین کسی نیست - همه چیز خیلی سریع‌تر از آنچه تصور می‌شود گسسته شده و از بین خواهد رفت. تا هم‌اکنون مهاجرین اتیوپی، ارتدوکس‌های افراطی و فعالان جنبش صلح طعم این رفتار را چشیده‌اند. این حملات به زودی به باشگاه‌ها و انجمن‌ها، کنسرت‌ها و خانه و کاشانه هر کس گسترش خواهد یافت.

پلیس اسرائیل یک وزیر مسئول دارد، اما عمر بارلوف، وزیر امنیت عمومی تنها عکس‌العملی که اجباراً در آخر هفته از خود نشان داد، این بود که اوفر کاسیف از "لیست مشترک" نمایندگان مجلس را توبیخ و سرزنش کند که چرا یک سیلی‌ بی‌جا به مامور پلیسی که راه او را مسدود کرده بود زده‌ و چند ناسزا نثارش کرده است. اگر این وزیر امنیت عمومی‌ست و این حزب او یعنی حزب کارگر است، همان بهتر که ایتامار بن‌گویر، نماینده کاهانیست[1]، این نقش را به‌عهده بگیرد. اوضاع خیلی بدتر از این که نمی‌شود، حداقل حضور بن‌گویر مخالفت‌هایی برمی‌انگیزد.

جمعه شب، دولت به‌اصطلاح تغییر، دولتی ناکارآمد و بی تفاوت، کاری کرد که برخی با افسوس از دولت قبلی یاد کنند.

واقعاً ممکن نبود اتفاقی بدتر از هجوم وحشیانه و باتوم‌زدن به کسانی که تابوت یک روزنامه‌نگار محترم را حمل می‌کردند رخ‌دهد، آن هم در جریان یک رویداد ملی. درواقع این که پلیس‌ این کار را در برابر دوربین‌های رسانه‌های جهانی انجام داد، نشانگر آن است که این تنها زبانی‌ست که پلیس می‌داند و حتی از آن شرم هم ندارد. برای لحظه‌ای این پلیس‌های اوباش را فراموش کنید که در لحظات سوگواری‌ ضعیفان آنها را به چالش گرفته و قهرمان هستند. اما فرماندهان آنها چطور؟ بالاخره افسران ارشد نیز در این "جشن یورش" مشمئزکننده شرکت داشته‌اند. آن‌طور که برخی افراد مقدس‌نما ادعا کردند این صرفاً یک "فاجعه تصویری" نبود بلکه یک فاجعه عظیم، یک فاجعه اخلاقی و سیاسی بود. با وجود چنین نیروی پلیسی در پایتخت، ما فاقد یک دموکراسی هستیم.

از ابتدا نیروهای پلیس نباید در تشییع جنازه حضور پیدا می‌کردند. جناب وزیر می‌بایست به آنها در این مورد دستورات لازم را می‌داد و رئیس پلیس موظف به اجرای آن بود، اما رئیس پلیس، کوبی شبتای دوباره خود را در نقش یکی از فرماندهان پلیس مرزی یافت، یعنی نیرویی اشغالگر، بیمار و خشن که به افرادش اجازه می‌دهد با هر وحشی‌گری که صلاح می‌دانند عمل کنند. آنها از پیش با نیروهای کمکی به آنجا آمده بودند تا بتوانند دقیقاً کاری را که انجام دادند، انجام دهند. چرا در مراسم تشییع جنازه به نیروهای کمکی نیاز است؟ اصلاً چرا باید پلیس آنجا باشد؟ بارلوف باید از قبل مانع آن می‌شد، یا حداقل زمانی که فاجعه در حال شکل‌گیری بود، جلوی آن را می‌گرفت. اما بارلوف غایب است و این عملکرد وحشیانه انتخاب رئیس پلیس بود.

اگر به فلسطینی‌ها حتی فقط برای یک لحظه، اجازه داده می‌شد تا به‌عنوان مردمی آزاد برای قهرمان خود در شهرشان عزاداری کنند هیچ اتفاقی نمی‌افتاد. شیرین فردی بود که ظاهراً ارتش اسرائیل او را کشته بود، همان‌گونه که در گذشته نیز روزنامه‌نگاران دیگری را کشته بودند. آیا این نکته شایسته توجه نیست که هیچ خبرنگار اسرائیلی، هرگز توسط فلسطینی‌ها در سرزمین‌های اشغالی کشته نشده است؟

بعد از این تشییع جنازه شرم‌آور، دیگر مهم نیست چه کسی به شیرین ابوعاقله شلیک کرده است. شاید شما او را کشته باشید؟ حداقل کاری که از شما برمی‌آمد این بود که اجازه دهید دوستارانش در آخرین سفر او را همراهی کنند. اما نه! همان‌طور که ایمن محیل‌الدین گزارشگر MSNBC اشاره کرد، اسرائیل نه تنها به فلسطینی‌ها اجازه نمی‌دهد که به‌عنوان فلسطینی زندگی کنند، بلکه حتی به آنها اجازه نمی‌دهد که به‌عنوان فلسطینی بمیرند. درواقع، به آنها اجازه داده نمی‌شود که به‌عنوان یک انسان بمیرند. اجساد آنها را می‌ربایند و مبادله می‌کنند و اکنون پلیس تابوت‌ها را از روی شانه‌های افرادی که آنها را حمل می‌کنند، به زیر می‌کشد. شما نمی‌توانستید عملی از این بیمارگونه‌تر داشته باشید.

"سربازان توفان" یک اصطلاح تحقیر‌آمیز برای نیروهای اشغالگر ظالم است. نیروی پلیس اسرائیل به سربازان توفان تبدیل خواهد شد. به زودی به محله شما هم می‌آیند.

ترجمه برای سایت اندیشه و پیکار

2022-ماه می-15

[1] جریان راست افراطی مذهبی