بهدرود هانری سیمون
هانری سیمون، یکی از چهرههای برجسته و تأثیرگذار در جنبش چپ مستقل فرانسه و اروپا، دیشب در سن ۱۰۲ سالگی درگذشت. او که از بنیانگذاران و نظریهپردازان این جریان بود، نقشی کلیدی در شکلدهی به گفتمانهای چپ رادیکال پس از شکست جنبش ۶۸ ایفا کرد. زندگی طولانی و پربار او سرشار از فعالیتهای سیاسی، تئوریک و مشارکت در مبارزات کارگری بود.
هنوز رفقایی که در سالنهای کتاب کمونیستی، آنارشیستی یا اوتونوم شرکت میکردند، چهره این مرد خمیده را به یاد دارند که کیفهای بزرگ نشریات ایسهاو تاسیس ۱۹۵۸ ICO، سپس ILO، و دستآخر ÉCHANGES ET MOUVEMENTS (تبادلات و جنبشها تاسیس ۱۹۷۵ که تا به امروز ادامه دارد) را بر دوش میکشید و وقتی لازم بود یکتنه میز نشریاتش را برپا میکرد.
مجله «تبادلات و جنبشها» که او همراه چند رفیق دیگر تأسیس کرده بود، نشریهای با رویکرد مارکسیستی- انتقادی است که به تحلیل مبارزات کارگری، تحولات سرمایهداری و جنبشهای اجتماعی میپردازد. این مجله مستقل از سازمانهای بزرگ سیاسی و سندیکایی فعالیت میکند و پنجاه سال است که منبعی معتبر برای تحلیل جنبشهای کارگری در سطح جهانی است. هدف این نشریه که به سنت چپ کمونیستی- انتقادی تعلق دارد مستندسازی و تحلیل مبارزات کارگران از طریق شهادتهای مستقیم و بدون وساطتهای سازمانی، نهادی یا ایدئولوژیک است. این نشریه همیشه قصد داشت تبادل اطلاعات و تجربیات بین فعالان و کارگران در سراسر جهان را که برای درک بهتر دینامیکهای مبارزات اجتماعی و استراتژیهای رهاییبخش است تسهیل سازد.
در نتیجه مجله اهمیت زیادی به مستندسازی اعتصابات از طریق انتشار تجربیات دست اول جنبشهای کارگری در سراسر جهان میدهد. این نشریه از نقد سلطه اعمالشده توسط نهادهای دولتی، سندیکاها و حتی برخی ساختارهای چپ هم که میخواهند مبارزات را کنترل کنند و گاهی این کار به خنثیسازی مبارزات منجر میشود، ابایی ندارد. مجله همچنین به بررسی تحولات سرمایهداری، بهویژه بحرانهای اقتصادی و تغییرات در سازماندهی کار توجه ویژه دارد و با رویکردی بینالمللی، به جمع آوری شهادتها و تحلیلهایی از کشورهای مختلف دست میزند و به خصوص به مبارزاتی توجه دارد که اغلب رسانهای نمیشوند.
هانری سیمون همیشه با خضوعی بیپایان با رفقای جوانی که به سراغش میرفتند صحبت میکرد و با لحنی صمیمی و گرم درگیر گفتگو میشد.
او در دهههای میانی قرن بیستم به عنوان یکی از پیشگامان چپ مستقل شناخته شد. او که در ابتدا با جریان «یا سوسیالیسم یا بربریت» همکاری میکرد، با وجود اعتقاد به مشی انتقادی «اجتماعیون-بربریون» که با الهام از سنتهای کلاسیک مارکسیسم به نقد بوروکراسی حزبی و دولتهای سوسیالیستی رسمی پرداخته و بهدنبال راههایی برای بازتعریف و بهروزرسانی ایدههای یک چپ مستقل از اردوگاهها بودند، از آنها به سرعت جدا شد زیرا مرکزگرایی کاستوریادیس و کلود لوفور و گرایش سنگین آنها به فعالیت نظری و فلسفی را نمیپسندید.
هانری تلاش داشت از طریق تحلیل مبارزات روزمره کارگران، بهویژه با تکیه به مشاهدات دست اول کارگری و تجربه خودِ مبارزات به بازبینی مسیر طی شده پرداخته و راهی برای نزدیک شدن به زحمتکشان در جهان پساجنگ بیابد.
او بهویژه به ساختارهای افقی و خودمدیریتی در مبارزات کارگری باور داشت؛ در مقالات و سخنرانیهایش همواره تأکید میکرد که استقلال طبقه کارگر از احزاب و دولتها برای دستیابی به آزادی واقعی امری حیاتی است. او بر اهمیت سازماندهی ریشهای و دموکراسی مستقیم تأکید میکرد، رویکردی که در میان جنبشهای رادیکال اروپایی بهخوبی مورد توجه قرار گرفت.
میراث هانری سیمون نهتنها در نوشتهها و تحلیلهایش، بلکه در الهامبخشی به نسلهای بعدی فعالان چپ مستقل باقی مانده است. او در کنار همراهانش با انتشار نشریاتی که بازتابدهنده همه جریانهای کارگری و اتونوم سراسر جهان بود، فضایی برای گفتوگو و نقد ایجاد کرد که از مرزهای جغرافیایی فرانسه فراتر رفت و به اروپای شرقی و آمریکای لاتین نیز تأثیر گذاشت.
سیمون در تمامی زندگی خود به دفاع از ارزشهای برابری، عدالت اجتماعی و آزادی پرداخت و تا پایان عمرش به آرمانهای خود پایبند ماند. درگذشت او نهتنها پایانی بر یک زندگی برجسته است، بلکه یادآور اهمیت بازخوانی و ادامه راه او برای نسلهای آینده خواهد بود. یادش پایدار و گرامی باد.
۱۷ دسامبر ۲۰۲۴
ح.س.
از طرف اندیشه و پیکار