Peykar info
  • صفحه اول
  • فهرست مطالب
    • فلسطین
    • جنبش زاپاتیستی
    • افغانستان
    • جنبش‌های اجتماعی
    • از آرشیو برخی نیروهای دیگر
    • از پوران بازرگان و در باره او
    • یادبود تراب حق‌شناس
    • Articles in other languages
    • سایت‌های دیگر
  • مقالات
  • صفحه آزاد
  • کتاب‌ها
  • از ادبيات و هنر
  • آرشيو اسناد سازمان پیکار
  • آرشیو نشریه پيکار
  • تماس با ما
  • در باره اين سايت

صفحه آزاد

فیلترها
لیست مطالب در مجموعه صفحه آزاد
عنوان تاریخ ایجاد نویسنده
پس از چاوز 26 اسفند 1391 نوشته شده توسط امانوئل والرشتاین
آشنایی با آنارشیست ها در مصر 26 اسفند 1391 نوشته شده توسط Super User
ماركس، جنگ داخلی آمریكا و رهایی ایرلند 23 اسفند 1391 نوشته شده توسط حسن مرتضوی
کادر:سرود عشق و عدالت 16 اسفند 1391 نوشته شده توسط Super User
طبقه کارگر و سازمان (بانگاهی به دیدگاه محسن حکیمی) 06 اسفند 1391 نوشته شده توسط علی فرزانه
خاورمیانه و مدل ترکیه 06 اسفند 1391 نوشته شده توسط لیلا دانش
یادداشت های به ظاهر پراکنده در مورد انقلاب مصر 19 بهمن 1391 نوشته شده توسط سیامک ستوده
انتخاب بد 19 بهمن 1391 نوشته شده توسط سرژ حلیمی
خاموشی عزیز دیگری در تبعید 08 بهمن 1391 نوشته شده توسط ابراهیم آوخ
ماركس و جوامع غیرغربی، ناسیونالیسم، نژاد و قومیت 01 بهمن 1391 نوشته شده توسط حسن مرتضوی

صفحه7 از27

  • 2
  • 3
  • ...
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • ...
  • 11

  • شما اینجا هستید:  
  • خانه
  • صفحه آزاد

 

یادداشت‌هایی از غزه

آرد.jpg  از زیاد مدوخ در غزه- ۲۹ مه ۲۰۲۵

 غزه، سرزمين مقاومت و شكوهِ مقاومت

جايی كه هر گل سرخ، پايداری را فرياد می‌زند

سروده‌ی زیاد مدوخ:

ستم‌ديده‌ام، اما برپا

تحت اشغالم، اما رها 

گرسنه‌ام، اما پُرحُجب‌و‌حیا 

ما ضعيف و زبون نيستيم 

این تهاجم است که استخوان‌های‌مان را درهم می‌شکند

بند و محاصره است که دل‌های‌مان را مدام می‌جَوَد

اما باز در عمق وجودمان

رويای آزادی کماکان پَر می‌کشد 

خون، بانگ فغان‌مان را غرق نمی‌کند

از آن بیش، آبياری‌اش می‌کند

غزه از درد، خون می‌گِريد

من اما از آنانم كه گل‌های سرخ می‌كارند

در باغ‌های موطن

از آنان كه درد را با اميد تاخت می‌زنند 

و با کلامیْ لبخند را بازمی‌گردانند

در قلب ويرانه‌ها 

زندگی خاموش نمی‌شود 

که دوباره زبانه می‌کشد.

 .. ولی انقلابهای پرولتری ... مدام از خود انتقاد می کنند، پی در پی حرکت خود را متوقف می سازند و به آنچه که انجام یافته به نظر می رسد باز می گردند تا بار دیگر آن را از سر بگیرند، خصلت نیم بند و جوانب ضعف و فقر تلاشهای اولیه خود را بی رحمانه به باد استهزا می گیرند، دشمن خود را گویی فقط برای آن بر زمین می کوبند که از زمین نیروی تازه بگیرد و بار دیگر غول آسا علیه آنها قد برافرازد... مارکس، هجدهم برومر

Back to Top