تظاهرات عظيم كارگران صنعت برق مكزيك عليه فرمان ریئس جمهور

روز ۱۵ اكتبر ۲۰۰۹ است. پنج روز پيش به فرمان رىٔيس جمهور مكزيك هزاران پليس تأسيسات «برق و انرژى مركز» اين كشور را به اشغال خود در آوردند. تمام شركت هاى بزرگ «خبرى» حمايت مطلق خود را از اين فرمان نشان دادند. سه حزب مهم اين كشور: حزب اقدام ملى PAN (كه رىٔيس جمهور اين كشور عضو آن است)، حزب انقلاب ادارى شده PRI، و حزب انقلاب دمكراتيك PRD تا به حال در عمل يا كاملاً از انحلال شركت برق مركز مكزيك دفاع كرده اند، و يا با برخورد پاسيو بدون آن كه بروى خود بياورند در كنار دولت مانده اند. تنها حزب كار مكزيك رسماً عليه اين اقدام موضع گيرى نموده است. اما مردم مكزيك با ناباورى و تعجب، با خشم و نفرت اين حملهء ضد انقلاب عليه دستاوردهاى كارگران را محكوم مى كند.
دولت براى از ميان برداشتن «سنديكاى مكزيكى برقكاران»۱ و خصوصى كردن تأسيسات و خدمات آن، اين شركت را تعطيل كرد تا سرفرصت به آن چوب حراج بزند. اين سنديكا كه هنوز جزو سنديكاهاى چپ مكزيك به شمار مى رود، در سال ۱۹۱۴ تأسيس شده است. در سال ۱۹۱۶ در پى يك اعتصاب، دبير اولش به اعدام محكوم مى شود و تنها پس از ۱۸ ماه مبارزهء كارگران وى را آزاد مى كنند. «در سال ۱۹۳۶، اعتصاب در شركت برق به منظور تأمينِ حقِ قرارداد دسته جمعى براى كارگران آغاز مى شود. اين عملى بسيار مهم در كشور بود، زيرا سنديكاهاى ديگر نيز به تبعِ آن شروع به مبارزه براى بدست آوردن راه هاىٔى مى كنند تا دستاوردها و حقوق خود را تثبيت كنند.» تا قبل از تعطيلى شركت، كارگران آن، در كنار برخى بخش هاى صنعتى ديگر، از جمله صنعت نفت، به بركت مبارزات پيشين به طور نسبى، از شايان ترين حقوق و مزايا برخوردار بودند.

عصر روز پنج شنبه، با فراخوان «سنديكاى مكزيكى برقكاران» و حمايت ده ها سنديكا و سازمان هاى اجتماعى و سياسى، مركز شهر مكزيك را در همبستگى با ۶۶ هزار كارگر شركت برق مركز مكزيك به اشغال خود در آوردند.
قرار بود تظاهرات ساعت چهار بعد از ظهر آغاز شود. ما ساعت ۳ و نيم به نزديكترين ايستگاه مترو، ايستگاه ايدالگو رسيديم. مى خواستيم از اين جا با يك وسيلهء نقليهء ديگر به محل آغاز تظاهرات، ميدان «فرشتهء استقلال» برويم. اما سيل جمعيت از همين فاصله، خيابان را بند آورده بود. ساعت چهار به نزديكى هاى ميدان رسيديم، سر و صداى جمعيت و خبرنگارانى كه گرد رهبران سنديكايى جمع شده بودند نظرها را به خود جلب مى كرد.
ساعت چهار و ربع تظاهرات راه مى افتد. ما دو خيابان قبل از ميدان «فرشتهء استقلال» مى ايستيم تا منتظر دوستان مان در شوراى محلات باشيم. از قبل ترتيب حركت گروه ها در جلسهء نمايندگان مقرر شده است (يعنى چه گروهى پشت سر چه گروه ديگر باشد). ما نمى دانيم شوراى محلات چندمين گروه است. بنا بر اين تصميم مى گيريم تا آمدن آن ها در كنار خيابان بايستيم و تظاهرات را نظاره كنيم. خيابان پهن است. بولوارى است كه هر طرف آن در قسمت وسط چهار خط اتومبيل دارد، بعد يك پياده روى شش هفت مترى، و بعد يك خط اتومبيل ديگر و دست آخر يك پياده روى ديگر. همه جا پر است. اين سيل جمعيت نيست كه به راه افتاده. تسونامى ست. موج عظيم مردم معترض. فرياد خشم شرافتمندانهء چهل و چهار هزار كارگرى كه در عرض يك روز خانه خراب مى شوند. آتش پاك كننده اى ست كه ويروس ارتجاع را بسوزاند.

ما يك ساعت و نيم در همان جا كه بوديم، ايستاديم تا رفقايمان را پيدا كنيم. اما بين اين همه رفيق مگر فرقى دارد كه با كدام همدوش باشى؟ به علاوه مى خواهيم جمع شدن اين كارگران در ميدان مركزى شهر [زوكلو۳] را هم ديده باشيم. پس تصميم مى گيريم راهى شويم. با سرعتى بيشتر از صفوف تظاهرات به سوى زوكلو مى رويم. در راه آشنايان بسيارى را از گروه هاى مختلف مى بينيم. از فعالين زاپاتيست تا انجمن هاى محلى، از سنديكاليست ها، تا طرفداران مشى چريكى، از مبارزين جنبش هاى بومى، رهبران «شوراى مردمىِ خلق هاى اوآخاكا» تا ميليتانت هاى جنبش همبستگى با خلق فلسطين و كوبا. همه حضور دارند. گوىٔى همه مى دانند كه اگر امروز هدف سنديكاى برقكاران است، فردا نوبت سنديكاى «دانشگاه ملى خودمختار مكزيك» است و پس فردا نوبت هر كس ديگرى ست.

ساعت هفت به زوكلو مى رسيم. در تمام مسير چند شعار محورى به گوش مى خورد:
اين جا قدرت سنديكاى مكزيكى برقكاران معلوم مى شود!
تنها نيستيد!
خلق متحد هرگز شكست نمى خورد!
اگر راه حلى نباشد، انقلاب خواهد شد!

تا ساعت هشت و نيم سخنرانى نمايندگان سنديكاها و گروه هاى مختلف ادامه داشت. وقتى براى ختم راه پيماىٔى سرود ملى مكزيك خوانده مى شد، آخرين گروه تظاهرات تازه به ميدان مقابل بورس (حدود ۲ كيلومتر مانده به زوكلو) رسيده بود. ازدحام جمعيت در خيابان هاى ديگر اجازهء پيشروى نمى داد.
شب در برنامه هاى مختلف خبرى، كوشيدند به شنوندگانشان حقنه كنند كه تظاهرات آن قدر هم كه انتظار مى رفت بزرگ نبود!! رىٔيس پليس تعداد تظاهركنندگان را ۱۵۰ هزار نفر اعلام كرد. برگزار كنندگان و برخى رسانه هاى بديل آن را تا ۳۰۰ هزار نفر برآورد كردند. اما خبرنگاران «تلويزا» (يكى از بزرگترين شركت هاى تلويزيونى قارهء آمريكا و صاحب «كابل ويزيون») ادعا كردند كه تظاهرات تنُك بوده و به اين دليل طولانى. ولى چند دقيقه بعد در پاسخ به اين سؤال كه چرا لوپز اوبرادر (كانديداى سابق رياست جمهورى) كه بين آخرين دستهء راه پيمايان بوده، در ميدان بورس سرود ملى را خوانده است، همان خبرنگاران گفتند:‌«آنقدر خيابان پر بود كه وى نمى توانست تا زوكلو برسد و خودش را نشان دهد». درست گفته اند كه دروغگو كم حافظه است! اما آنان سخت پاى فشردند كه شركت كنندگان در اين تظاهرات، «همان ناراضيان هميشگى هستند، كه هر چه باشد، باز آنان ناراضى اند».

راستى چه اتفاقى افتاده است؟
نشريه «پروسه سو» در روز ۱۳ اكتبر مى نويسد: «اتفاقات صبح ده اكتبر نشان مى دهد كه مشكل واقعىِ رىٔيس جمهور مكزيك، فليپه كلدرون با سنديكاى مكزيكى برقكاران، موضوع دمكراسى سنديكاىٔى نبود كه طى يك هفته وزير كار، چنين ادعا مى كرد و به بهانهء آن رهبرى سنديكا را به رسميت نمى شناخت،. ....
هر روز بيش از پيش هدف واقعى اين كودتاى سياسى - نظامى روشن مى شود: بدست گرفتن كنترل يك كمپانى كه مى تواند تجارت سودآورى باشد براى كسى كه امتياز استقرار خطوط «فيبر نوری» [يا فيبر نوری شیشه] را در منطقهء فلات مكزيك در اختيار داشته باشد. اين مهمترين بازار در مقياس حجم و ميزان دستيابى به يك رشته از معاملات «سه گانه» است، يعنى انتقال اطلاعات [انترنت]، صدا و ويدىٔو توسط يك شبكهء آلترناتيو...
مارتين اسپرزا [رهبر سنديكاى مكزيكى برقكاران] در مصاحبه با شمارهء گذشتهء پروسه سو گفت: «يك معامله است، فرصتى ست براى شركت هاى الكتريكى، چراكه به علاوهء شبكهء يك صد كيلومترى فيبر شيشه، شركت برق مركزى يك درصد خاك كشور را تحت پوشش دارد. ما فيبر نوری شيشه اى داريم براى مصرف خودى و توان گسترش آن. مى توانيم سرويس صدا [تلفن]، تصوير و انترنت (سه گانه) را با سرعت بالا در اختيار جامعه قرار دهيم.»...
سنديكاى مكزيكى برقكاران و رىٔيس شركت برق و نيروى مركز، خورخه گوتيررز بِرا در روز ۳۰ ژوىٔن ۲۰۰۹ تقاضاى گرفتن امتياز استفاده از شكبهء فيبر شيشه اى و اجازهء واگذار كردن خدمات سه گانه را تقديم وزير راه و ترابرى كردند.» (به نقل از نشريهء پروسه سو، چاپ مكزيك، شماره ۱۳ اكتبر ۲۰۰۹)
جالب است اضافه كنيم كه وكيل بزرگترين دشمنان سنديكا، آقاى فرناند سبايو، رىٔيس اسبق سنا، عضو حزب اقدام ملى، يعنى همان حزب آقاى رىٔيس جمهور است.
به عبارت ديگر به روشنى مى توان ديد كه در پس هاى و هوى رىٔيس جمهور، شركت هاى بزرگ راديو تلويزيون و تلفن رؤياى كنترل هرچه بيشتر اين بازار سودهاى كلان را در سر مى پرورانند.

برخورد رهبران سنديكا نيز طى سال هاى گذشته كم ايراد نداشته است:
در كنار فساد برخى از اين رهبران، جا خوش كردنشان در پست هاى مختلف، و در آمد هنگفت و غيره، اشكالات عملى ديگرى نيز وجود داشته كه آنان را تا حدى محدود كرده است. گستردگى تظاهرات روز ۱۵ اكتبر ميتواند اغفال كننده نيز باشد، مى تواند اين تصور را برانگيزد كه همين كافى ست. اما با وجود تبليغات بى حد و مرز رسانه هاى ارتباط همگانى، اگر با بقيهء جنبش هاى اجتماعى به صورتى ارگانيك نخورد، اين همبستگى مى تواند امرى گذرا باشد (حد اقل هيىٔت حاكمهء‌ مكزيك چنين اميدى دارد).
در ۲۸ اكتبر ۲۰۰۲، يعنى هفت سال پيش در مصاحبه اى با نگارنده، يكى از رهبران اين سنديكا، آقاى رامون پاچه كو، به درستى اذعان مى كرد: « تجربهء ما گوياى اين است كه «خصوصى سازان» كارشان لَنگ نمى ماند. آنها به همين سادگى تسليم نمى شوند، حوصله دارند، پا فشارى مى كنند. تجربه ما را وا مى دارد كه مقاومت كنيم و در مبارزه فعال باشيم. و با تمام وجود كوشش كنيم تا اىٔتلاف هاى بزرگترى را در داخل و خارج از كشور، به وجود بياوريم. اين وضعيت امروز ماست.»
اگر سنديكا به اين سخنان اعتقاد داشته باشد، بايستى طبعاً سياست گسترش ارتباط در اجتماع را به پيش برد يعنى بكوشد با اقشار مختلف اجتماعى در يك رابطهء ارگانيك قرار گيرد. با نگاه كوتاهى به عملكرد سال هاى گذشتهء‌ سنديكاى مكزيكى برقكاران، مشاهده مى كنيم كه اين سنديكا، به درستى با سنديكاهاى بزرگ ديگر، از جمله سنديكاى كارگران آموزش و پرورش دانشگاه ملى خود مختار مكزيك و برخى سنديكاهاى ديگر نوعى ارتباط تنگ تر برقرار مى كند. ولى در روابط اجتماعى، به جاى برگزيدن همرزمان خود در ميان نيروهاى اجتماعى و چپ، به احزاب انتخاباتچى نزديك مى شود (خود آقاى رامون پاچه كو، در حال حاضر از سوى حزب انقلاب دمكراتيك PRD نمايندهء مجلس است، و لازم است يادآورى كنيم كه تا به امروز فقط بخشى از نمايندگان اين حزب در مجلس با فرمان رىٔيس جمهور مخالفت خود را ابراز كرده اند) و به همين دليل، براى مثال با آن كه اين سنديكا عليه «كارزار ديگر» زاپاتيست ها موضع گيرى نمى كند، عملاً‌با آن فاصله دارد. ولى مهمتر از همه اين كه اين سنديكا روى تجربيات بجاى مانده از سنديكاهاى چپ ديگر در مكزيك (مانند سنديكاى خط ۱۰۰ رانندگان اتوبوس شهرى) و يا تجربهء كارگران كارگاهى كوچابامبا در بوليوى چشم مى پوشد. در اين مورد اسكار اليورا، به درستى اين تجربيات را مورد توجه قرار مى دهد و نتيجه مى گيرد كه جنبش كارگرى در حال حاضر تنها در كارخانه ها خلاصه نمى شود، بلكه محلات كارگرى، و از اين طريق خانواده هاى كارگران را نيز بايد به حساب آورد.۴ بدين ترتيب جنبش كارگرى از پشتوانهء عظيم جنبش محلات نيز بهره مند خواهد بود. چنين كمبودى را كارگران برق مركز مكزيك حالا با پوست و گوشتشان احساس مى كنند.

يكى از نكات مهم ديگر، برخورد، موضع گيرى و عملكرد مطبوعات، و به طور مستقيم روزنامه نگاران [ژورناليست ها] در رابطه با حملهء گسترده عليه دستاوردهاى سنديكاىٔى ست. اگر اين روشنفكران «روزنامه نگار» در ذهن محافل «چپ»، نوعى «مبارزه با سركوب» و ... را تداعى مى كردند، امروز مترادف «سرباز» «مبلغ» و «مروج» سرمايه دارى نىٔولبيرال و حريصى هستند كه هيچ فراخوانى براى همكارى شان لازم نيست. آنان براى تكه استخوانى داوطلبانه صف كشيده اند. دروغپراكنى گوبلزگونه و حملات همه جانبهء اين «خبرنگاران» عليه سنديكاها به طوركلى، سنديكاى مكزيكى برقكاران به طور اخص، و هرنوع دستاورد كارگران در روزهاى اخير، تنفر مردم را عليه شان به گونه اى برانگيخته است كه گاهى در حركات روزهاى اخير به راستى خطر جان آنان را تهديد مى كند.
و دست آخر، هرگز نمى توان از خاطر برد كه دستاورد تقريباً صد سالهء اين سنديكا، مفت به چنگ نيامده كه مفت از دست برود. حقوق نسبتاً درخورِ كارگران متشكل در اين سنديكا و برخى از سنديكاهاى ديگر مكزيكى، خارچشم همهء سرمايه داران و حاميان شان است. هر حمله اى به هر يك از اين سنديكاها، حمله به تماميت جنبش كارگرى ست. دفاع از اين دستاوردها، به معنى دفاع از رهبران كم يا بيش فاسد اين يا آن سنديكا نيست، بلكه دفاع از حقوق كارگران متشكل در آنها ست. در اين مبارزه، بدون آنكه جايگاه فعاليت سنديكايى را در مناسبات طبقاتى كنونى فراموش كنيم، بايد با تمام نيرو دوش به دوش اين كارگران گام برداشت و يار و ياور آنان بود.

شهر مكزيكو، يك شنبه ۱۸ اكتبر ۲۰۰۹
- - - - - - - - - - - - - - -

۱- Sidicato Mexicano de Electricistas , www.sme.org.mx
۲- از جمله نگاه كنيد به: مبارزات كارگران جهان عليه خصوصى سازى و مصاحبه اى با رامون پَچِه كو در سايت انتشارات انديشه و پيكار˜: http://www.peykarandeesh.org/old/jonbesh/pdf/Ramon-Pacheco-SME.pdf
۳- Zocalo
۴- Oscar Olivera: ¿Qué hemos aprendido? El Nuevo Mundo del Trabajo.Nosotros smoms la coordinadora, Abril 2008