جنبشهای اجتماعی
- توضیحات
- نوشته شده توسط Administrator
- دسته: فلسطین
باید جلوی فاجعهی انسانی در غزه گرفته شود
دو میلیون نفر در غزه زندگی میکنند. انتقام گرفتن از همه، گرسنگی دادن به آنها، محروم کردنشان از آب آشامیدنی، نگهداشتنشان در تاریکی، انعکاس سیاستی جنایتکارانه است که قوانین بشردوستانه بینالمللی را زیر پا میگذارد و جنایت جنگی محسوب میشود.
بیانیه مشترک پزشکان برای حقوق بشر و بتسلم
از زمان جنایات جنگی وحشتناکی که حماس در روز شنبه مرتکب شد، اسرائیل بیامان و یکسره غزه را بمباران میکند. هزاران تُن بمب ریخته شده است و ساکنان [غزه] جایی برای فرار ندارند. به گفته وزارت بهداشت فلسطین، تاکنون بیش از ۵۰۰ نوجوان، کودک و نوزاد و همچنین بیش از ۲۷۶ زن و دهها خانواده کشته شدهاند. بیش از ۶۶۰۰ نفر مجروح شدهاند. کل محلهها از بین رفتهاند، زیرساختهای اساسی ویران شده و بیش از ۴۲۳۰۰۰ نفر آواره شدهاند.
همان زمان، یوآو گالانت، وزیر دفاع دستور داده تمام گذرگاهها بهطور قطع بسته شوند و اعلام کرده که "نه برق، نه غذا، نه سوخت - هیچ چیز وجود نخواهد داشت." اسرائیل کاتز وزیر زیرساخت گفته که اسرائیل آب و برق نوار غزه را قطع خواهد کرد. کاتز گفت: "بدون سوخت، برق محلی ظرف چند روز و ایستگاههای پمپاژ ظرف یک هفته قطع میشود."گذرگاه رفح نیز پس از آن که اسرائیل به مصر اعلام کرد که به هر کامیونی که از طریق آن کالا حمل کند ضربه خواهد زد، تعطیل شد. اسرائیل برای جلوگیری از ورود کالا از منطقه، جادهای نزدیک گذرگاه را نیز بمباران کرد و پس از تعمیر، باز هم آن را بمباران کرد.
چند روزی است که هیچ غذا، کالا، دارو، تجهیزات پزشکی، سوخت و گازوئیل وارد نوار غزه نشده است. نتایج از قبل مشخص است. ساکنان غزه کاملاً به منابع دنیای خارج وابسته هستند و کمبود مواد غذایی احساس میشود و انتظار میرود ظرف چند روز بدتر هم بشود. همانطور که رسانهها گزارش میدهند، اگر اسرائیل به برنامه حمله زمینی خود تحقق ببخشد، وضعیت بلافاصله بهطور تصاعدی بدتر خواهد شد.
نیروگاه غزه کار خود را متوقف کرده و ساکنان اکنون تنها سه تا چهار ساعت در روز برق دارند. کارخانههای نمکزدایی، پمپهای آب و تصفیهخانههای فاضلاب که همگی به برق وابسته هستند نیز تعطیل شدهاند و ساکنان نیز دسترسی به آب آشامیدنی را از دست دادهاند.
بیمارستانها به دلیل تعداد زیاد مجروحان در آستانه فروپاشی قرار دارند. به گفته وزارت بهداشت فلسطین، تجهیزات دارویی و تجهیزات جراحی تنها تا دو هفته دیگر دوام خواهد آورد. پس از آن دیگر امکان ارائه خدمات درمانی به مجروحان و بیماران وجود نخواهد داشت. انتظار میرود گازوئیل برای ژنراتورها بیش از یک هفته دوام نیاورد و در آن زمان، بیمارستانها دیگر برق نخواهند داشت. انتظار میرود کمبود برق بر مراقبت از ۱۱۰۰ بیمار دیالیزی و ۱۰۰ نوزاد نارس و همچنین ۵۸ آزمایشگاه و بانک خون تأثیر بگذارد. علاوه بر این، اگر یخچالهایی که در حال حاضر برای نگهداری صدها جسد استفاده میشوند از کار بیفتند، خطر بیماری و آسیب جدی به سلامت عمومی وجود دارد.
دو میلیون انسان در غزه زندگی میکنند. نه «حیوانات انسانی»، آنطور که گالانت وزیر دشنام داده، نه «ملت قاتلان و قصابان کودکان»، آنطور که وزیر کاتز گفته است. انتقام گرفتن از همه، گرسنگی دادن به آنها، محروم کردنشان از آب آشامیدنی، نگهداشتنشان در تاریکی، انعکاس سیاستی جنایتکارانه است که قوانین بشردوستانه بینالمللی را نقض میکند و جنایت جنگی محسوب میشود. محروم کردن غیرنظامیان از دسترسی به کمکهای انسانی و درمانی ممنون است. قطع زیرساختهای که برای بقایشان حیاتی است ممنوع است.
وحشتناکی جنایات حماس در روز شنبه که هر روز بیشتر اعیان میشود، نمیتواند چنین آسیبی را به مردم غیرنظامی توجیه کند. دو میلیون نفر در چنین شرایطی نمیتوانند زنده بمانند و یک بحران انسانی که کاملاً ساخته دست بشر است، در راه است.
هنوز هم می توان از آن جلوگیری کرد.
برگرفته از:
https://www.phr.org.il/en/a-humanitarian-disaster-in-gaza-must-be-averted/
- توضیحات
- نوشته شده توسط Administrator
- دسته: فلسطین
باید جلوی فاجعهی انسانی در غزه گرفته شود
بیانیه مشترک پزشکان برای حقوق بشر و بتسلم
15-اکتبر-2023
- توضیحات
- نوشته شده توسط Administrator
- دسته: فلسطین
اعتراضات در اسرائیل علیه "کودتای قضایی"، مصاحبه با رادیو پیام کانادا:
https://radiopayam.ca/radio/videos/Ahmad_Israil.Movement.mp4
- توضیحات
- نوشته شده توسط Administrator
- دسته: فلسطین
هفت ماه اعتراض علیه رفرم قوه قضائیه در اسرائیل
مصاحبه با مژگان نوی
روزنامهنگار، فعال سیاسی و رئیس هیئت مدیره مرکز اطلاعات برای حقوق بشر در مناطق اشغالی - بتسیلم(۱)
۳۰ ژوئیه ۲۰۲۳
بهرام قدیمی
سؤال: اخیراً در اسرائیل قانونی به تصویب رسیده که ظاهراً قوه قضایی را در اختیار قوه مجریه قرار میدهد؛ به این معنی که قوه مجریه میتواند بدون هیچگونه کنترلی فعالیت کند و این باعث شده که ازماهها پیش شاهد تظاهرات وسیع در اسرائیل باشیم. آیا میتوانید درباره این قانون و تأثیراتش در جامعه اسرائیل توضیحاتی بدهید؟
مژگان نوی: بله، اینها یکسری قوانین هستد که حکومت قصد دارد به تصویب برساند، بعضی هم اکنون تصویب شده و برخی دیگر هنوز نه. از جملهی این قوانین این است که تا به حال کمیتهای که افراد آن باید قاضیهای دادگاه عالی اسرائیل را انتخاب میکردند میبایست به نمایندههای احزاب سیاسی در اقلیت تعلق میداشتند، الان دولت قصد دارد که این کمیته را بهصورتی تغییر بدهد که افراد متمایل به حکومت در اکثریت باشند یعنی به این ترتیب قاضیها فقط به دلخواه حکومت منتصب میشوند، که این قانون هنوز مورد تصویب واقع نشده.
مجموعهای از این دست قوانین وجود دارد که دولت تلاش دارد به پیش برد. جدیدترین آنها که هفته پیش تصویب شد، این است که اگر تا به حال مرجع قضایی میتوانست طرح پارلمان یا لایحه دولت را بهدلیل منطقی نبودن آن لغو بکند از این پس چنین امری ممکن نیست یعنی دولت میتواند غیرمنطقیترین قوانین را تصویب کند بدون این که دادگاهی قادر به جلوگیری از آن باشد.
همانطور که گفتم، این مجموعهای از قوانین جدید است که هدف کلی از تصویب آنها ایجاد تغییر در رژیم اسرائیل میباشد. صدهاهزار نفر بهصورت هفتگی، با این استدلال در اعتراضات وسیع سراسری که بیش از هفت ماه طول کشیده شرکت کردهاند که "اسرائیل تا کنون کشوری دموکراتیک بوده، تصویب این قوانین رژیم اسرائیل را از رژیمی دموکراتیک به یک دیکتاتوری افراطی تغییر خواهد داد". قسمت دوم این جمله صحیح است به این معنی که این دولت مصمم است تا عناصر دموکراتیکی را که تا کنون در رژیم اسرائیل وجود داشته از بین ببرد و یک رژیم تئوکراتیک افراطی جایگزین آن بکند؛ بهگونهای که از طریق انتخابات هیچ نیروی سیاسی دیگری نتواند بههیچوجه حکومت احزاب دست راستی را تهدید کند؛ اما قسمت اول آن درست نیست، نمیتوان گفت که اسرائیل کشور دموکراتیکی است. هر چند برای شهروندان یهودی تا حدودی کشور دموکراتیکی بوده ولی کشوری که ۵۶ سال است مناطق فلسطینی را اشغال کرده و میلیونها تن از شهروندان را، هم در مناطق اشغالی و هم در مناطق اسرائیلی، تحت سرکوب و تبعیض شدید نگه داشته و از طرف دیگر امتیازات بسیاری برای یهودیان قائل است، بنابراین نمیشود گفت که اسرائیل کشور دموکراتیکی است.
هدف اصلی این اعتراضات برگرداندن وضیعت به زمان قبل از کودتای دولتی است، به زمانی که اسرائیل حداقل برای یهودیان یک کشور دموکراتیک بود، علیرغم این که در همان زمان میلیونها فلسطینی را سرکوب میکرد.
به نظر من این فرصت بسیار مهمی برای ما مردم اسرائیل است. ما میبایست این بحث ساسی را که هرگزانجام نشده، یعنی معنای دموکراسیای را که در خیابان فریاد میزنیم برای خودمان بازتعریف کنیم؛ براستی مفهوم کلمهی "دموکراسی" برای ما چیست؟ متأسفانه در جمعیت یهودیان اسرائیل این بحث هنوز به قدر کافی صورت نمیگیرد.
سؤال: شما به نکته خوبی اشاره کردید؛ میدانیم که سازمان شما "بتسیلم"، دولت اسرائیل و قوانین کنونی آن را بهعنوان آپارتاید ارزیابی میکند و روی این موضوع بسیار کار کردهاید. آیا در این چند ماهی که مردم به خیابان آمدهاند هرگز کسی در بین معترضین نبوده که مسئلهی فلسطین را مطرح بکند؛ مثلاً بگوید که ما این چند میلیون فلسطینی را چگونه در این مبارزات شریک کنیم؟
مژگان نوی: این سؤال بسیار مهمی است. در این مورد اولین مسئلهای که باید به آن اشاره کرد این است که شهروندان فلسطینی بههیچعنوان در این تظاهرات شرکت نمیکنند .با یک نگاه منطقی باید از خودمان بپرسیم چرا آنها به خیابان نمیآیند تا فریاد دموکراسی سر دهند؟ درحالیکه فلسطینیها گروهی هستند که بیش از همه نیاز به دموکراسی واقعی دارند. این چند دلیل دارد که همزمان پاسخ سؤال شما هم هست. این موج اعتراضات نه تنها حرفی از مناطق فلسطین اشغالی نمیزند بلکه از هر بحثی در این مورد بسیار پرهیز میکند تا بتوانند تعداد بیشتری از مردم را به خیابان بیاورند و خودشان هم میدانند و متأسفانه واقعیت هم حاکی از آن است که بهمحض صحبت از اشغالگری، آپارتاید و بدرفتاری و سرکوب ارتش اسرائیل علیه فلسطینیها، آنها میگویند که اعتراضات سیاسی شده و در نتیجه افراد کمتری در تظاهرات شرکت خواهند کرد. این معترضین میخواهند به خودشان یک جلوه میهنپرست و ارتشپرست بدهند. همانطوری که در فیلمها و عکسها مشخص است در تظاهراتها اقیانوسی از پرچمهای اسرائیل دیده میشود. اکثرا با پرچم اسرائیل بیرون میروند تا بگویند ما میهنپرست هستیم، ما اسرائیلیهای واقعی هستیم و از ارتش حمایت میکنیم.
این را هم باید گفت که یکی از نکات جالب و درعینحال مسخرهی اعتراضات این است که رهبران این اعتراضات بهصورت علنی میگویند که اگر تا بهحال سربازها و افسرهای ارتش اسرائیل پایشان به دادگاههای بینالمللی نرسیده به این دلیل است که مؤسسات بینالمللی به دادگاههای اسرائیلی و به قوۀ قضایه اسرائیل اعتماد دارند و تا وقتی که این اعتماد وجود دارد حتی اگر قوانین بینالمللی نقض شود، خودِ دادگاههای اسرائیل میتوانند به آن برخورد کنند. این رهبران معتقدند که اگر دنیا به این نتیجه برسد که دادگاههای اسرائیلی مستقل نیستند و قدرت برخورد و بررسی مستقل را ندارند آن زمان خطر محاکمه سربازها و افسران اسرائیلی در دادگاههای بینالمللی وجود خواهد داشت. در نتیجه این رهبران نه فقط علیه جرائم دولت اسرائیل در حق فلسطینیها حرفی نمیزنند، بلکه یکی از انگیزههایشان در این اعتراضات حمایت از ارتش و سربازهای اسرائیلی است که مرتکب جرم علیه فلسطینیها میشوند.
سؤال: بهعبارت دیگر شما میگویید که دلیل شرکت عدهای در این تظاهرات درواقع حفظ دولت و حفظ سیستم آپارتاید در اسرائیل است؟
مژگان نوی: صد در صد! البته خودشان هیچگاه شرکت در این اعتراضات را بدینگونه تفسیر نمیکنند. اگر از آنها سؤال کنید، خواهید دید، حتی خودشان باور دارند که برای حفظ دموکراسی در اسرائیل است که به خیابان میروند، اما مسئله این است که در طول دهها سال دنیا این اجازه را به اسرائیلیها داده که بتوانند هم سیستم آپارتاید داشته باشند، هم مناطق فلسطینی را اشغال کنند و همزمان خودشان را بهعنوان یک کشور دموکراتیک نه تنها به دنیا بقبولانند بلکه به خودشان هم تلقین کنند که یک دموکراسی بسیار قوی و عالی داریم! درواقع مردم اسرائیل قدرت درک معنای دموکراسی را از دست دادهاند، آنها واقعاً دموکراسی را به این صورت تفسیر میکنند و میفهمند.
بدون شک مردم به خیابان میریزند زیرا یک ترس بسیار عمیق آنها را فراگرفته که در حال از دست دادن اساسیترین مزایایشان هستند، یا بهعبارت دیگر احساس میکنند که وضعشان کمکم به وضع فلسطینیها نزدیک میشود. تا زمانی که فقط فلسطینیها تحت سرکوب اسرائیل بودند، این برای همه یک امر عادی به نظر میرسید ولی اکنون که حقوق و مزایای شهروندان یهودی هم مورد تهدید قرار گرفته، ناگهان ترس عجیبی مردم را فراگرفته است.
سؤال: ما نیروها را براساس اقشار و طبقات اجتماعی میشناسیم، حتی در جامعه فلسطینی نیز میان آنهایی که استثمار میشوند و بورژواها تفاوت قائل هستیم. برای افرادی که از خارج به مسائل و اتقاقات اسرائیل نگاه میکند بهخصوص مردم خاورمیانه، همیشه این مسئله مطرح بوده که در اسرائیل بیشتر چه طبقه یا قشری از جامعه علیه این قانون یا بهاصطلاح "رفرم قانون" به خیابان میآید؟
مژگان نوی: من مارکسیست نیستم یعنی تفکر سیاسی مارکسیستی ندارم، ولی هیچ شکی نیست که این موج اعتراضات دارای خصوصیات طبقاتی واضحی است. در این اعتراضات اکثرا طبقه متوسط به بالا شرکت میکند. طبقات پایین یهودی تا حدودی مثل فلسطینیها هیچ نصیبی از این دموکراسی اسرائیلی نبردهاند. این دموکراسی که امروزه به این اندازه مورد تحسین مردم قرار گرفته، هرگز برای طبقات پایین جامعهی اسرائیل منفعتی نداشته است و اکنون نیز آنها در این اعتراضات مشارکت زیادی ندارند. از نگاه طبقاتی بسیار واضح است که این اعتراضاتِ طبقات متوسط به بالاست و طبقات پایین در آن شرکتی ندارند.
سؤال: این اعتراضات علیه یک ضدرفرم قانونی است، آیا در اسرائیل چیزی بهعنوان قانون اساسی وجود دارد؟
مژگان نوی: خیر. در اسرائیل قانون اساسی نداریم، ولی یک سری قوانین به اسم "قوانین پایهای" شناخته میشوند که خیلی مهمتر از قوانین معمولیاند. برای لغو یا تغییر آنها نیاز به تایید اکثریت بیشتری در پارلمان است. در اسرائیل قانون اساسی نداریم، این قوانین پایهای را میشود با اکثریت دو سوم عوض کرد.
سؤال: چرا اروپاییها اصرار دارند روی مسئله دموکراسی در اسرائیل تأکید کنند؟ چرا تمام اخباری که در اروپا میشنویم حاکی از این است که نتانیاهو قصد محدود کردن دموکراسی را دارد و به این دلیل است که آنها ناراحتند یا اظهار ناراحتی میکنند؟
مژگان نوی: این چند دلیل دارد. اولاً همانطور که گفتم در این سالها کشورهای اروپایی و صددرصد آمریکا، به نوعی با اسرائیل شریک جرم بودهاند و این امکان و اجازه را به اسرائیل دادهاند که همزمان با اشغالگری و برپایی رژیم آپارتاید در جمع کشورهای دموکراتیک دنیا پذیرفته بشود. این کشورها بهعنوان شریک جرم در این بازی سهیم هستند و برایشان مهم است که اسرائیل قوانین بازی را تغییر ندهد. آنها چون منافع مشترک استراتژیکی دارند نمیخواهند اسرائیل را بهعنوان یک عضو و شریک در این جمع از دست بدهند. همچنین شاهد تقویت نیروهای فاشیست افراطی در دنیا هستیم و نتانیاهو یکی از برجستهترین شخصیتها در بین رهبران افراطی فاشیست است. شکست نتانیاهو میتواند تأثیر منفی بزرگی روی رهبران فاشیست داشته باشد و از طرف دیگر موفق شدن این کودتایِ رژیمیِ نتانیاهو نیز تأثیر بسزایی روی تقویت این جمع رهبران فاشیست در دنیا و بهخصوص در اروپا خواهد داشت. بنابراین اروپا برای حفظ منافع خود با نگرانی بسیار زیاد تحولات اسرائیل را تعقیب می کند.
سؤال: آیا در صورت ادامه یافتن تظاهرات، امکان دارد جهت اعتراضات عوض شود؟ یعنی علاوه بر جلوگیری از تغییر قانون در اسرائیل، مطالبات اجتماعی هم وارد مبارزات مردم بشود؟
مژگان نوی: صددرصد. نه در آینده، بلکه هم اکنون نیز طرح مطالبات در تظاهرات در حال عوض شدن است. یکی از مهمترین تحولات در این اعتراضات امتناع از خدمت تعداد هرچه بیشتری از سربازان در ارتش است - میدانید که در اسرائیل خدمت در ارتش اجباریست - و این موضوع بسیار مهمیست، چرا که ارتش در اسرائیل چیز مقدسی تلقی میشود و تا کنون خودداری از خدمت فقط بهعنوان یک اعتراض سیاسی علیه آپارتاید و اشغال مناطق فلسطینی انجام میگرفته، ولی اکنون کسانی که حتی دست چپی هم نیستند میگویند که ما در یک ارتش دیکتاتوری خدمت نخواهیم کرد. این میتواند واقعاً رژیم اسرائیل را تکان شدیدی بدهد. این تحولیست که شروع شده و ما شاهدش هستیم، این به نوبه خود میتواند منجر به این شود که نتانیاهو برای نجات خود و برای برگرداندن این افراد به ارتش، دست به جنگی تمام عیار بزند و ما این را میدانیم که نتانیاهو کیست و هیچ خط قرمز اخلاقی و سیاسی ندارد و هرکاری از او بر میآید.
این امکان واقعا وجود دارد که برای مقابله با اعتراضات و با موجِ خودداری از خدمت، نتانیاهو آتشی را در جایی روشن بکند تا به مردم اسرائیل بگوید که الان باید متحد شویم، شرایط اضطراری است، در ارتش به نیرو نیاز داریم و مردم هم صددرصد شرکت خواهند کرد. میدانید که اسرائیلیها همیشه با این احساس زندگی میکنند که یک تهدید و یک ابرِ خطر بر فراز سرشان حضور دارد. این ترس را بهصورت مصنوعی تلقین میکنند و در خون و بطن وجود مردم رخنه کرده است. اگر نتانیاهو بجایی برسد که دیگر هیچ راهی نداشته باشد، من صددرصد باور دارم که این کار از او بر میآید که جنگی را شروع کند تا مردم را از اعتراضات دور و آنها را با مسئله دیگری مشغول بکند.
سؤال: درواقع با سلاح ناسیونالیزم به جنگ اعتراضات مردم برود...؟
مژگان نوی: دقیقا. و این چیزیست که دهها بار - اگر نه بیشتر- ثابت شده. در اسرائیل تمام مردم در یک ثانیه همه تفاوتهای فکری و سیاسی را وقتی احساس خطر میکنند، به کنار میگذارند. شاید در تمام دنیا چنین باشد.
سؤال: آیا این اعتراضات روی روابط خارجی دولت اسراییل تأثیری داشته است؟
مژگان نوی: روابط اسرائیل و آمریکا از زمان استقرار اسرائیل تا کنون در وخیمترین مرحله خود است. یعنی تا الان در هیچ برههای از تاریخ اسرائیل، روابط ما با آمریکا هرگز به این اندازه صدمه ندیده بوده. مثلا بایدن تا به امروز نتانیاهو را دعوت نکرده است، با این که چندی پیش رئیس جمهوری اسرائیل هرتزوگ را دعوت کرد و این بیاعتنایی سختی به نتانیاهو محسوب میشد. با این کار بایدن تقریباً بهصورت علنی روشن کرد که تا زمانی که نتانیاهو سیاستهای فعلی را پیش میبرد علاقهای به دعوت او ندارد. سیاستمداران آمریکایی و ازجمله چند تن از سفرای سابق آمریکا در اسرائیل برای اولین بار میگویند که آمریکا باید درباره کمکهای نظامی به اسرائیل تجدید نظر کند. اسرائیلیها هرگز تصور نمیکردند که آمریکا روزی با این لحن با اسرائیل برخورد کند.
سؤال: سیاستمدارهای رسمی فلسطینی در کرانه باختری و غزه و… با این اعتراضات چگونه برخورد میکنند؟
مژگان نوی: سکوت استراتژیک! از این نظر بین کرانه باختری و غزه تفاوتهایی وجود دارد. درواقع ابومازن [محمود عباس] همانطور که منتقدین فلسطینی میگویند، مثل یک عروسک در دست اسرائیل است و هیچ قدرت واقعی ندارد. ارتش اسرائیل به صورت روزانه در داخل شهرهای فلسطینی مثل رام الله، جنین، نابلس... که طبق قرارداد اسلو باید تحت تسلط کامل ابومازن باشند، هر کسی را که بخواهند میکشند یا دستگیر میکنند و بسیاری از این عملیات با همکاری خود مسئولین فلسطینی و دستگاه ابومازن انجام میگیرد.
غزه داستان دیگریست. این تصمیم استراتژیک حماس است که در حال حاضر هیچ بهانهای بهدست نتانیاهو ندهد. درواقع نظرشان این است: حالا که اسرائیلیها خود را از داخل ضعیف میکنند و خودشان کشور خودشان را پارهپاره میکنند، ما اکنون هر کاری بکنیم فقط به نفع نتانیاهو خواهد بود و بههمین دلیل وضعیت امنیتی از این لحاظ خیلی آرام است. نه حماس و نه جهاد اسلامی، عملیاتی انجام نمیدهند، نه موشکی نه حملهای و این یک تصمیم استراتژیک است که در حال حاضر بدون دادن بهانه به دست نتانیاهو، کنار بایستند و فقط تماشاگر باشند و عکسالعمل نشان دادنشان کار منطقیای نخواهد بود.
به خاطر وقتی که گذاشتید خیلی از شما متشکریم.
(1)- نگاه کنید به: https://www.btselem.org/about_btselem
- توضیحات
- نوشته شده توسط Administrator
- دسته: فلسطین
هفت ماه اعتراض علیه رفرم قوه قضائیه در اسرائیل، مصاحبه با مژگان نوی
- توضیحات
- نوشته شده توسط Administrator
- دسته: فلسطین
نکته دقیقاً همینجاست: با یک پوگروم طرفیم
مژگان (اورلی) نوی - ۲۷ فوریه ۲۰۲۳
ترجمه شکوفه محمدی
تصاویری هست که هرگز از ذهن خارج نمیشود. تصاویری که انگار میتوانید بویشان کنید، تصاویر قتلعام توسط شهرکنشینان اسرائیلی در حواره در یکشنبه شب، پس از کشته شدن دو برادر شهرکشین در شهری در کرانه باختری، دقیقاً همینگونه است: بوی دود، وحشت و پوسیدگی میدهد. پوسیدگی ما.
در طول سالهای گذشته، ما از افزایش نگرانکنندهی سربازان میلیشیای و شهرکنشینان در سراسر کرانه باختریِ اشغالی گزارش دادهایم که جوامع فلسطینی را به قتل رسانده، زخمی میکنند و به وحشت میاندازند. شب گذشته همین شبه نظامیان حواره را طعمهی شعلههای آتش کردند. به گفتهی شاهدان عینی، بلافاصله پس از قتل این دو شهرک نشین، ارتش اسرائیل دو ورودی حواره را بسته و به گروه شهرکنشینان اجازه داد تا با پای پیاده وارد شهرک شوند و هیچ کاری برای جلوگیری از جنایات متعاقب آن انجام نداد. در یک ویدیوی TikTok که شب گذشته پخش شد، شهرکنشینان در حال توزیع غذا به سربازان مستقر در ورودی شهر دیده میشوند؛ سربازان با خوشحالی غذاها را گرفته و به گرمی از آنها تشکر میکنند.
همزمان با سوختن حواره، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، پیامی ویدئویی منتشر کرد و از اسرائیلیها خواست که «خود راساً به اجرای قانون نپردازند» بلکه «به ارتش اسرائیل و نیروهای امنیتی اجازه دهند کار خود را انجام دهند». او از یادآوری این که این «کار» چیست ابایی نداشته و در اشاره به قتلعامهایی که نیروهای اسرائیلی در جنین و نابلس از ژانویه مرتکب شده، خاطرنشان کرد که ارتش در هفتههای اخیر «دهها تروریست» را از بین برده است. رئیسجمهور آیزاک هرتزوگ نیز درخواست مشابهی را خطاب به شهرکنشینان مطرح و تاکید کرد که خشونت علیه بیگناهان «شیوهی ما نیست».
با این حال، نتانیاهو و هرتزوگ در اظهارات خود ناخواسته اعتراف میکنند که مجازات دستهجمعی فلسطینیها از قبل در دستور کار مقامات مجری قانون اسرائیل قرار دارد، اما به خاطر حفظ نظم اجتماعی، این باید ارتش باشد که آن را اجرا کند، نه غیرنظامیان؛ به عبارت دیگر، وقتی نتانیاهو از شهرکنشینان میخواهد که به سربازان اجازه دهند «کارشان را انجام دهند»، درواقع به آنها میگوید که «اجازه دهید ارتش اسرائیل کار را برای شما انجام دهد».
در صدر همه قوانین وحشتناکی که این دولت تصویب خواهد کرد، مهمترین قانون در کتابهای اسرائیل - که هویت آن را مشخص میکند و سیاست آن را دیکته میکند - قانون حذف فلسطین است. برای این دولت راست افراطی، این منطق استعماری ـ شهرکنشینی یک فرمان الهی است. برای ارتش، این یک وظیفه عملیاتی است.
قانون حذف، وجوه بسیار و راههای زیادی برای به فعلیت رسیدن دارد. جمعه گذشته در الخلیل، فلسطینیها و فعالان ضداشغالگری، بیستونهمین سالگرد کشتار مسجد ابراهیمی را برگزار کردند که در آن باروخ گلدشتاین - قهرمان شخصی ایتامار بنگویر، وزیر امنیت ملی - ۲۹ نمازگزار فلسطینی را به قتل رسانید. هدف از این تظاهرات سالانه نه تنها زنده نگه داشتن یاد این قتل عام، بلکه مطالبهی بازگشایی خیابان شهدا، یکی از معابر اصلی الخلیل نیز بود که ارتش پس از کشتار، آن را به روی ساکنان فلسطینی بسته است. با این حال، راه برای شهرکنشینانی که در شهر زندگی میکنند باز است.
در حالی که مقابل خیابان شهدا ایستاده بودیم، سربازان قبل از شلیک گاز اشکآور و گلولههای لاستیکی به سمت ما، از پیشروی بیش از چند ده متری جلوگیری کردند. روند محو حضور فلسطینیها در قلب بزرگترین شهر کرانه باختری به گونهای است که حتی اعتراض نیز برای اشغالگران غیرقابل تحمل است.
القای ترس
اثربخشی سیاستهای حذف مستلزم دو شرط است: کشتار دسته جمعی و درجات مختلف خشونت از یک سو و حمایت یا همدستی مردم از سوی دیگر. اسرائیل هر دو را دارد.
پدیدهای که به «خشونت شهرکنشینان» معروف است، توالی بیپایان و روزانه حملاتی است که تنها سطحیترین نمودهای آن به رسانههای اسرائیلی میرسد. سربازان به بهانه "جنگ علیه تروریسم" میتوانند جنایات غیرقابل تحملی را مرتکب شوند که بسیاری از آنها نیز به ندرت گزارش داده میشود. انبوه جنایات، فراوانی، فراگیر بودن و تأیید صریح آنها توسط رهبری و افکار عمومی اسرائیل، همگی برای ایجاد واقعیتی طراحی شده است که در آن قانون حذف به یکی از قوانین طبیعت تبدیل می شود.
رهبری اسرائیل همیشه مهمترین نقش را در عادیسازی قانونِ حذف، بازی کرده است. بزالل اسموتریچ، وزیر دارایی، یکی از قدرتمندترین وزرای دولت، توییت داوودی بن زیون، معاون شورای شهرکنشینان ساماریا را که خواستار «پاککردن» حواره شده بود، پسندید. ساعاتی بعد، او لحن "نرمتر" نتانیاهو و هرتزوگ را تکرار کرد و فقط از شهرکنشینان خواست که قانون را به دست خود نگیرند.
در همین حال، زویکا فوگل، از حزب راست افراطی« قدرت یهودی» که ریاست کمیته امنیت ملی کنست را بر عهده دارد، گفت که به قتلعام «مثبت» نگاه میکند و افزود: «یک حوارهی بسته و سوخته همان چیزی است که من میخواهم ببینم. این تنها راه مهار دشمن است. پس از قتلی مانند دیروز، وقتی که ارتش اسرائیل اقدامی نمیکند ما نیاز به آتشزدن روستاها داریم». تالی گوتلیو، از اعضای حزب لیکود، از محکوم کردن این قتلعام امتناع کرد و گفت که «نمیتواند مردم را هنگام عزاداری قضاوت کند». سرنوشت یک فلسطینی را تصور کنید که جرأت کرده چیزی مشابه این دربارهی یهودیان اسرائیلی بنویسد.
این واقعیت که رهبری اسرائیل از ایجاد ترس در فلسطینیها لذت میبرد، نه تنها یک لکهی اخلاقی پاکنشدنی برای ما یهودیان است، بلکه پیشگویی وحشتناکی در رابطه با رویدادهای آینده است. پیش از ادای سوگند ائتلاف جدید، امیر فاخوری و مرون راپوپورت هشدار دادند که این میتواند «دولت نکبت دوم» اسرائیل باشد. با این حال، ممکن است حتی آنها هم حدس نزنند که ائتلاف با چه قاطعیت، خونخواری و سرعتی برنامه خود را پیش میبرد.
برای مثال، از آغاز سال جاری، نیروهای اسرائیلی جان بیش از ۶۰ فلسطینی را در کرانه باختری گرفتهاند - مرگبارترین منطقه در این سرزمین در دو دهه اخیر – برنامههای توسعه شهرکسازی را تسریع کردند و قوانینی را به اجرا گذاشتند که شهروندی و اقامت فلسطینیها را لغو میکند. در جریان حمله به حواره، اعضای کنست لایحهای را برای قانونی کردن مجازات اعدام مطرح کردند.
چندین کیلومتر دورتر، وحشتی مدام صدها هزار اسرائیلی را فرا گرفته است؛ اسرائیلیهایی که هر هفته به خیابان میآیند تا به درستی به "اصلاح" قوانین بنیادی[1] توسط دولت اعتراض کنند. اما رژیم اسرائیل که هیچ حد و مرزی نمیشناسد، با آنچه میخواهد با فلسطینیها انجام دهد سنجیده میشود، نه با آنچه میخواهد در حق یهودیان بکند. قتلعام در حواره و واکنشهای رهبری اسرائیل، روشن میسازد که آنها تا چه حد مایلند در جنگ خود در راستای نابودی [فلسطین] پیش بروند.
- - - - - - - - - - -
[1] از بدو تاسیس کشور اسرائیل به مرور زمان قوانینی تحتعنوان "قوانین بنیادین" به ثبت رسیدهاند. تاکنون ۱۵ قانون بنیادی وجود دارد. آخرین قانونی که به ثبت رسیده، همان قانون "دولت ملت یهود" است. انگلستان و نیوزیلند نیز دارای چنین سیستمی هستند.
در اسرائیل این قانون میبایست هر بار از طرف دادگاه عالی کشور تأیید شود. اصلاح سیستم قضایی که هفتههاست مورد اعتراض مردم قرار گرفته دقیقا مربوط به همین نکته است. این دادگاه عالی تا حدودی مستقل از دولت و گاهی در مخالفت با آن عمل میکند، از جمله یک مورد مشخص آن، پروندهای قضایی خود نتانیاهو است. دولت کنونی قصد دارد شدیدا قدرت این دادگاه را کم کند تا مجلسِ تحت کنترل راست افراطی بتواند هر قانونی را که میخواهد به اجرا بگذارد. این امر برای بسیاری پایان "دموکراسی" خواهد بود. (زیرنویس از مترجم)
برگرفته از: https://www.972mag.com/huwara-pogrom-settlers-elimination/
***********
نوشتهای از سامان احمدزاده در همین رابطه
آیا صبرا و شتیلای دیگری در راه است؟
بدون شک در روزهای آینده شاهد تحولات دیگری در فلسطین اشغالی خواهیم بود، به جرأت میتوان گفت که رژیم استعماری و دولت راست افراطی حاکم بر اسرائیل تصمیم گرفته است که در ادامهی عملکرد فاشیستی خود بار دیگر ضربهی مهلکی بر فلسطینیها وارد کند. قتلعام در جنین، نابلس، اورشلیم و حملات خونین و تخریب خانهها در همه محلات، به آتش کشیدن هرآنچه ممکن است توسط گروههای متوحش شهرکنشین، گروههایی که شهرها و روستاهای فلسطینی را مانند حوارا واقع در شمال ساحل غربی و در جنوب نابلس در نوردیدند و اقدامات تنبیهی علیه زندانیان فلسطینی.
در شرایطی که افکار عمومی متوجه جنگ اوکراین و زمینلرزههای هولناک ترکیه و سوریه است، فاشیستهای حاکم بر اسرائیل نه تنها به پاکسازی قومی فلسطینیها ادامه میدهند بلکه هر روز بر شدت توحش خویش میافزایند..هدف چیزی نیست مگر "کار" را تمام کردن،.به عبارت دیگر به پایانرساندن جنایتی که از سال 1948 آغاز کردهاند. کشتاری که هم اکنون در حوارا در جریان است بار دیگر چهرهی واقعی این رژیم را عیان کرده و جایی برای مماشات نمیگذارد..حمایت و همبستگی با خلق فلسطین معیار است. سکوت رسانههای دولتهای سرمایه در غرب و دولتهای ارتجاعی خاورمیانه، ذرهایی از مقاومت تحسینبرانگیز فلسطین نمیکاهد. بار دیگر تاکید میکنیم که انعکاس آنچه در فلسطین میگذرد وظیفه عاجل کمونیستها و انقلابیون میباشد، درعینحال پیوستن و تبلیغ جنبش بایکوت اسرائیل BDS سلاحی است که لحظهایی نباید فراموشمان شود.
- توضیحات
- نوشته شده توسط Administrator
- دسته: فلسطین
ملاحظاتی پیرامون انتخابات اخیر اسرائیل
اول نوامبر 2022 برای پنجمین بار در چهار سال گذشته انتخاباتی در اسرائیل جهت انتخاب نخستوزیر برگزار شد. این دور از انتخابات همانطور که انتظار میرفت به پیروزی نتانیاهو منجر گشت؛ اما آنچه توجه همه ناظران را به خود جلب نمود ترکیب ائتلافی است که به نخستوزیر سابق این کشور اجازه داد تا بار دیگر بر مسند قدرت و سیاستهای خانمانسوز خویش را نسبت به فلسطینیان پیگیرد اگر چه نباید این واقعیت را فراموش کنیم که دولت قبلی به نخستوزیری یائیر لاپید علیرغم اینکه خود را موافق تشکیل یک دولت فلسطینی اعلام کرده بود در عمل بیش از همه به اعمال خشونت پرداخت. باری این بار نتانیاهو با تکیه بر ائتلافی که از احزاب راست افراطی گرفته تا احزاب مذهبیون افراطی و همچنین آنانی که به برتری قومی یهودیان معتقدند میرفت، توانست نهایتا بین ۶۲ و ۶۴ کرسی مجلس را بدست آورد.
این بدون شک راستترین و افراطیترین دولتی میباشد که اسرائیل تاکنون به خود دیده است .طبق معمول گفتمان امنیتی و ملی مذهبی، بخش اصلی کارزار انتخاباتی را به خود اختصاص داده و با کمک دستگاه ایدئولوژیک عریض و طویل دولت توانست بر ترس و هراس اهالی این کشور افزوده و آنان را اینبار هرچه بیشتر به دامان جریانات راست و انواع نژادپرستان و افراطیون مذهبی بکشاند. حضور صهیونیستهای مذهبی افراطی و برتریطلبان یهودی را میتوان خطری جدی برای خلق فلسطین تلقی کرد چرا که برای این حضرات تشکیل این کشور مبتنی بر فرمانی الهی بوده و این وظیفه هر یهودی است که از سرزمین مقدس و اهالی یهودی آن دفاع و تلاش کند و در این راستا اعمال خشونت نه تنها جایز بلکه وظیفهایی مقدس میباشد.
نکته دوم و قابل توجه این انتخابات، نابودی کامل آنچه چپ رسمی این کشور را نمایندگی میکرد میباشد. حزب کار که بهطور مداوم و از بدو تاسیس این کشور در سال ۱۹۴۸ بهعنوان یکی از دو حزب مهم اسرائیل تلقی میشد این بار به سختی توانست از مرز ۳.۲۵% لازم عبور کرده و با % ۳.۶۹ آراء چهار نماینده خواهد داشت. شریک طبیعی این حزب یعنی میرتس که جریانی لائیک و چپ معرفی میشد این بار با کسب فقط %۳.۱۶ یک نماینده هم نخواهد داشت.
نکته دیگر اینکه این تحولات که در تاریخ این کشور حائز اهمیت هستند در بیتفاوتی نسبی شهروندان اتفاق افتاد، زیرا بیش از نیمی از جمعیت، یعنی %۵۲.۵ در این انتخابات شرکت نکردند.
از این پس هیچکس نمیتواند بر ماهیت اشغالگر و آپارتاید بودن همیشه این دولت خط بطلان کشیده و منکر آن شود که آنچه فلسطینیان و یاران آنها همیشه میگفتند این بار از زبان خود سیاستمداران اسرائیل جاری شد. کسانی البته هستند که یا از جایگاهی متوهم و یا از آنجا که از شرایط موجود بهنوعی بهره میبرند همجنان بر سراب مذاکرات پافشاری میکنند.تمامی شهرکسازیها از ۱۹۴۸ تا به اکنون بیانگر این واقعیت است که هیچکدام از دولتهای اسرائیل هرگز خواهان صلح نبوده و نیستند. تعداد این شهرکها تاکنون بیش از دویست تخمین زده میشود و صدوسی شهرک از طرف دولت اسرائیل به رسمیت شناخته شده و موجودیتی قانونی پیداکردهاند. امروز در سرزمینهای اشغالی با حضور بیش از ششصدهزار شهرکنشین یهودی که عمدتا از صهیونیستهای مذهبی هستند مواجه هستیم. نگاهی کوتاه به نقشه فلسطین و چگونگی افزایش و پراکندگی این شهرکها و تمام ساختوسازهای مربوطه، نشان میدهد که هدف آپارتاید حاکم این است که امکان هر نوع تداوم ارضی را برای فلسطین از بین ببرد. تلاش آپارتاید این است که بخش اعظم خلق فلسطین را ناچار به کوچ کند تا راهیِ کشورهای عرب منطقه شوند. بقیه اهالی را تحت فشار و در فقر مطلق حفظ کرده تا به نیروی کار ارزان در خدمت سرمایه داران اسرائیلی تبدیل شوند.
از طرف دیگر آنجه بیش از هر چیز چنین سیاستی را ممکن میکند همانا ناکارآیی مقامات تشکیلات خودمختار فلسطین از یک طرف وسیاستهای حماس در غزه از طرف دیگر میباشد. تمام شواهد بیانگر تغییراتی اساسی در بین نسل جوانان مبارز فلسطینی است. شورش خودجوش اهالی محله شیخ جراح در اورشلیم در سال گذشته و حمایتی که در تمام فلسطین از آن شد عملا هشداری بود به مقامات فلسطین که در غیاب انتخاباتی دیگر کوچکترین مشروعیتی جهت نمایندگی این خلق ندارند. یادآوری میکنیم که آخرین انتخابات فلسطین به ۲۰۰۶ برمیگردد. عدم برگزاری انتخاباتی که میبایست در سال ۲۰۲۱ برگزار میشد و از طرف محمود عباس لغو شد موجی از اعتراضات بر علیه محمود عباس و تشکیلات خود مختار برانگیخت.
در چنین شرایطی وظیفه ما که فلسطینی نیستیم و در فلسطین زندگی نمیکنیم، نمیتواند چیزی جز همبستگی فعال با این خلق قهرمان باشد. همبستگی ما باید همان اندازه فعال باشد که مقاومت هفتاد و چهار ساله این خلق بوده. انجام این مهم از دو طریق ممکن است: در درجه اول انعکاس دائم اخبار مبارزات و مقاومت فلسطین و درعینحال پیوستن فعال به جنبش بایکوت محصولات اسرائیلی BDS. خرید این محصولات یعنی پذیرش و سکوت در مقابل اشغال و کشتاری که از سال ۱۹۴۸ همچون نقطه ننگی بر تاریخ معاصر، چشم هر انسانی را آزار میدهد.
سامان احمدزاده
20 نوامبر 2022