«ميهنى درهم شكسته، ميهنى شكاف برداشته،
پدرم در حال مرگ، مادرم درحال مرگ،
ميهنى كه مى لرزد، ميهنى چنين مهربان،
ميهنى چنين سرسخت و استوار،
ميهنى چنين تلخ، ميهنى چنين خونبار...»
(ترانهء نوازنده اى نابينا در كوچه اى در پورتوپرنس، ژانويه ۲۰۱۰)

همبستگى و احساس همدردى با تعيين مرزهاى جغرافيايى! ياد زلزلهء بم هنوز هم قلبمان را به درد ميآورد، به خصوص اگر يك خانواده چهار نفره مدفون گشته زير آوارها را ميشناختيم. حال اگر با اين افراد آشنائى نداشتيم، اگر بم نيز مانند بخشى از بلوچستان، آذربايجان، كردستان يا ديگر مناطق ايران قديم براى خود مستقل شده بود يا به كشورى ديگر تعلق داشت باز هم  شاهد غليان دردآور احساساتمان ميتوانستيم باشيم؟
آقای علیرضا ثقفی خراسانی در مقاله ای زیر عنوان «به بهانۀ تعیین حداقل دستمزد در سال 89» ‏‏(نوشته شده در بیست و پنجم اسفند 1388) می کوشد نشان دهد که برخلاف نظر مسئولان دولتی یا ‏مدیران بخش خصوصی که می گويند «با بالا رفتن حداقل دستمزد، تورم افزایش یافته و یا بیکاری ‏گسترش می‌یابد»، افزایش مزدها حتی به میزان 300 هزار تومان در ماه به هر کارگر باعث افزایش ‏ناچیزی در نرخ تورم می شود (چیزی حدود 1.6 تا 2.5 درصد) و نتیجه می گیرد که «تورم اصلی ‏ارتباطی با اضافه دستمزد کارگران ندارد بلکه باید ریشه‌های آن را در جای دیگر یافت». (تأکید بر ‏کلمات از من است. س. ش.)‏
من در این نوشته نشان خواهم داد که نه تنها تورم اصلی بلکه تورم به طور کلی هیچ ارتباطی با ‏افزایش مزد ندارد.

در اين زمان سرگشتگي، فرضية كمونيستي هم‎‎چنان يك ايدة آينده است كه با وجود انحرافهايش در ‏قرن بيستم هنوز از اعتبار نيفتاده است. ارزش اخلاقي متناسب با آن چيست؟

زمان كنوني در كشوري مثل كشور ما، از تقريباً سي سال پيش به اين طرف، زمان سرگشتگي است؛ منظورم ‏زماني است كه به جوانان خود، به ويژه جوانان برخاسته از تودة مردم، هيچ اصلي براي جهت دادن به زندگي عرضه ‏نمي كند.‏
اين سرگشته سازي دقيقاً عبارت از چيست؟

"زندیقان هنوز یا قتل عام میشوند، یا فراری اند، یا مجبور به ریاکاری"‏
‏(الجاحظ،، نویسندهء بزرگ عرب در قرن دوم هجری، کتاب الحیوان، جلد نهم ص 432)‏

برای آنکه رابطه ی "شناخت مبنی بر حکمت" *( شناخت فلسفی و غیر دینی) را با قدرت سیاسی و دینی در ‏تاریخ عرب و اسلام بهتر درک کنیم باید به اختصار، مفهوم «زَندَقَه» و "زِندیق" را شرح دهیم: زندقه چیست؟ ‏
تاریخ نگاران و کسانی که درباره زندقه و هَرطَقهَ ‏Hérésie، و دیگر اتهامات مشابه نظیرکفر و بدعت و ‏غیره تحقیق کرده اند جنبش ها و جریانها ی روشنفکری گوناگونی را زیر عنوان زندقه طبقه بندی نموده اند. ابهام ‏و نامشخص بودنِ اصطلاح زندقه عمدی ست.

(گفتاری به مناسبت تشدید اختناق و سانسور در ایران)‏

سانسور(‏Censure‏) را فرهنگ معین چنین معنا میکند: "تفتیش و مراقبت در مطالب کتب، جراید، فیلمها و ‏نمایشنامه ها بوسیله دولت و حذف مطالبی  که ضد منافع دولت است" که این معنای خاص و رایج آن است.‏
و فرهنگ فرانسوی روبر (‏Robert‏)‏‎ ‎‏ چنین توضیح میدهد: در قدیم به معنی کیفر دادن به مرتکبین گناهان ‏مذهبی و در معانی بعدی آن از جمله میخوانیم: ‏


قطعنامه مشترک روز جهانی کارگر
‏  تشکل های کارگری ایران

اول ماه مه روز همبستگی بین المللی طبقه کارگر و روز اعتراض جهانی کارگران به فقر و فلاکت و نابرابری است. ‏در این روز میلیونها کارگر در سراسر جهان دست از کار می کشند، خیابانها را به تسخیر خود در می آورند  و با ‏اعلام خشم و انزجار از مصائب بی شماری که نظام سرمایه داری بر بشریت تحمیل کرده است،  رهائی از ستم و ‏استثمار و بر پائی دنیائی بهتر را فریاد میزنند.‏
 

فراموش نمی کنیم که در اعتراض به ضدانقلاب فرهنگی رژیم جمهوری اسلامی که دانشگاه ها ‏را بسته بود و برخی از اصلاح طلبان امروز که برای «جنبش دانشجویی؟» اشک می ریزند، آن روزها ‏به تصفیه دانشگاهیان و دانشجویان مشغول بودند و از «اپوزیسیون» هم کمتر فریاد اعتراض قاطعی ‏برمی خاست، دانشجویان انقلابی و کمونیست این جنایت را علیه دانشگاه و سرنوشت کشور محکوم ‏کردند. این مقاومتی بود جسورانه و بحق علیه خفه کردن دانشگاهها و برای بازگشایی آنها. حزب الله ‏صف تظاهرات را که سازمان پیکار در راه آزادی طبقهء کارگر برپا کرده بود با پرتاب نارنجک به خون ‏کشید. پیشنهاد می کنیم به آرشیو نشریهء سازمان پیکار روی همین سایت مراجعه فرمایید: ضمیمهء ‏شماره 51، شماره 52 و ضمیمهء آن و نیز شمارهء 53.‏

به حكومت تزاری

امسال، 1896 حكومت تزاری دو بیانیه خطاب به عموم دربارۀ مبارزات كارگران ‏علیه صاحبان كارخانه، منتشر ساخته است. در دیگر كشورها از این نوع بیانیه ها ‏فراوان منتشر می شود و حكومت آنها جریانات درون كارخانه ها را از مردم ‏پنهان نمی دارد و مطبوعات آزادانه خبرهای مربوط به اعتصابات را منتشر می ‏سازند. اما حكومت روسیه به شدت از آفت تبلیغات دربارۀ حوادث و اتفاقات درون ‏كارخانه می ترسد و از انتشار اخبار مربوط به اعتصابات در مطبوعات جلوگیری ‏به عمل می آورد. دولت بازرسان كارخانه ها را از انتشار گزارشات خود دربارۀ ‏اعتصابات منع كرده است و حتی نمی گذارد دعواهای مربوط به اعتصابات در ‏دادگاههای مربوطه مطرحشود  بطوری كه خلاصه

زیر مجموعه ها